ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

دیشب خوابت را دیدم

دیشب خوابت را دیدم

کار دنیا را میبینی؟!مرا به دیدن خوابت قانع کرده

کار دنیا را میبینی؟!دل مرا میشکنی و قانع نیستی،

کار دنیا را میبینی؟!دل شکسته مرا به دست فرزانه‌ای میدهی تا شکسته‌تر کند این شکسته را و کار من این باشد تا سر به زیر افکنم و فقط صدای جیرینگ جیرینگش را بشنوم و دم نزنم.

کار دنیا را کاری ندارم. دل که می‌شکند زبان آدم بند می‌آید، نمی‌دانم این هم به کار دنیا ربط دارد یا نه!

اما این روزها کارم این شده است که تماشاگر کار دنیا باشم و کاری از دستم برنیاید.

امروز یکی از کارهای دنیا را کشف کردم؛ اینکه اشک را نمی‌توان نوشت، دلتنگی را نمی‌توان نوشت، حتی صدای شکستن دل را هم که کار خودش است نمی‌گذارد بنویسی، اما ای کاش همه کارها را انجام می‌داد و می‌گذاشت لااقل بنویسم که چقدر دلم برای نگاهت تنگ شده است.



اجازه بده بیشتر در خواب ببینمت، قول میدهم کمتر وقتت را بگیرم، نگران نباش دنیا کار خود را خوب بلد است اگر تو نشکنی او می‌کشند.

اجازه بده بیشتر در خواب ببینمت.

نظرات 1 + ارسال نظر
رونیا جمعه 11 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 15:12

نمایشگاه زده ام بیا تماشا کن تمام روزهای نبودنت را آه کشیده ام و با حسرت قاب گرفته ام!
**********************
هر کس به سهم خود از دنیا چیزی بر میداد من نیز از دنیا دست برداشتم
**********************

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد