ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ورزش در ادبیات (مقاله)


به نام خداوند جان و خرد

کزین برتر اندیشه بر نگذرد

ادبیات غنی و دیرپای ایران اسلامی سرشار از آثار درخشان ادبی، با محتوای فرهنگی، معنوی و اخلاقی است. بخصوص در زمینه تربیت بدنی، حفظ تندرستی و سلامت جسم و روح و ارزش دادن به توانایی های انسان و به خدمت گرفتن آن در جهت حفظ صیانت انسان دارای نشانه ها، الگوها، حکایت ها، روایت ها و اشعار و ابیات بسیار آموزنده و دلنشین است.

ادبیات غنی و دیرپای ایران اسلامی سرشار از آثار درخشان ادبی، با محتوای فرهنگی، معنوی و اخلاقی است. بخصوص در زمینه تربیت بدنی، حفظ تندرستی و سلامت جسم و روح و ارزش دادن به توانایی های انسان و به خدمت گرفتن آن در جهت حفظ صیانت انسان دارای نشانه ها، الگوها، حکایت ها، روایت ها و اشعار و ابیات بسیار آموزنده و دلنشین است. مثل حرکت حماسی کاوه آهنگر در شاهنامه فردوسی.

فردوسی در شرح این حرکت حماسی به عنوان نخستین جنبش و حرکت مستضعفان بر علیه مستکبران و زورمندان علاوه بر بازوی فراخ و سینه ستبر مردی و مردانگی، پاکی ذات و نهاد و مزایای اخلاقی و انسانی آنان را می ستاید. در هر ماجرا نیکی و بدی را در مقابل یکدیگر قرار می دهد و نور و ظلمت را در برابر هم و این نور و روشنایی طلیعه های شکوفایی انسان و حق عدالت است که تجلی می یابد و ظلمت را فرو می ریزد.

کاوه ورزشکار نیست اما ورزیده است ورزیدگی را از حرکت مداوم چکش و سندان به دست آورده است. او شمشیر و نیزه و سلاح های دیگر جنگ را می سازد. اما خود زخمی عمیق تر از زخم شمشیر بر جان دارد، چرا که هفده پسرش را ضحاک ماردوش در قربانگاه بیداد خویش به هلاکت و مرافکنده و می خواهد هیجدهمین فرزند او را به قربانگاه بکشاند.

اینجاست که کاوه آهنگر می خروشد که من آهنگری پیر و جوانی بر باد داده ام و فرزندانم را تو به هلاکت افکندی ... هفت کشور از آن توست و رنج از آن ما. وقتی است که حسابت را برسیم. ضحاک نیرومند از خروش او به هراس می افتد و دستور می دهد که آخرین پسر او را آزاد کنند. کاوه از بارگاه ضحاک بیرون می آید. مردم به دور او جمع می شوند، گروهی دادخواه و آزادی جو تشکیل می دهند و کاوه لباس چرمین آهنگریش را به عنوان درفشی برافراشته می سازد و...

فردوسی، سیاوش و آرش کمانگیر را نیز در صف قهرمانان حماسی خود دارد و با نقل دلاوری های آنان، زندگی توأم با توانمندی را در جان خوانندگان خود می دمد، با این حکایت از بوستان سعدی که بر خصلت جوانمردان اشاره دارد:

جوانمردی را در جنگ تاتار، جراحتی بر دل رسید، کسی گفت: فلان بازرگان نوش دارو دارد اگر بخواهی که دریغ ندارد. جوانمرد می گوید: اگر خواهم دهد یا ندهد. اگر دهد منفعت کند یا نکند، گویند که آن بازرگان به بخل معروف است. پس خواستن از او زهری کشنده است.

هر چه از دونان به منت خواستی

در تن افزودی و از جان کاستی

و یا سروده های بعدی در بوستان که شاهکار گلستان ادب ایران است که همه پند و اندرز و درس درایت و تدبیر است.

چو پرورده باشد بر در شکار

نترسد چون پیش آیدش کارزار

نه کشتی و نخجیر و آماج و گوی

دلاور شود مرد پرخاشجوی

که این سخن در روانشناسی امروزین زیر عنوان " سازگار اجتماعی" مورد بحث و نظر صاحبنظران است که می گویند:" رفتار اجتماعی شایسته، اغلب با مشخصه هایی مانند جوانمردی، رعایت حقوق دیگران، خوبی، داشتن دید نسبتاً اجتماعی، درک دیگران، توانایی فرونشاندن خشم، دشمنی و بدخواهی مشخص می شود یا:

مترس از جوانان شمشیر زن

حذر کن زپیران بسیار فن

جوانان پیل افکن شیرگیر

ندانند دستان روباه پیر

خردمند باشد جهاندیده مرد

که بسیار گرم آزمودست و سرد

جوانان شایسته بخت ور

زگفتار پیران نپیچند سر

و برای اینکه دور از حوصله کلام در این بخش حرفی نداشته باشیم به حکایت پهلوان پوریای ولی نیز اشاره ای کنیم که:

" پوریا" یا پهلوان محمود خوارزمی، که در دنیای شعر و عرفان به ختایی معروف است شجاعی است عارف، عارفی است دلاور و پاکباخته، درباره پوریا حکایت ها و افسانه های بسیار گفته اند که معروف ترین آن گذشت و ایثار این مرد مردانه، در برابر پیرزنی است که آرزوی توفیق جوان نوخاسته خود را دارد. می گویند پوریا هرچند یکبار برای مبارزه با دلاوری به شهرها و ولایات مختلف می رفت و در سفری به یکی از ولایات، درست روزی که قرار است با جوان نوخاسته ای مصاف دهد در سجده هنگام نماز ناخواسته نیایش پیرزنی را می شنود که از درگاه خداوند متعال مهربانی و بخشایش او را در مورد فرزندش می خواهد و آرزو می کند فرزندش در مصاف با پوریا به پیروزی دست پیدا کند.

پوریا نیایش را می شنود و چون شاگرد علی(ع) است و گذشت و مردانگی را از علی آموخته در جریان مبارزه با جوان نوخاسته در اوج پیروزی خود را به خاک می کشد و شکست خود را با خوشحالی یک پیرزن فرتوت معاوضه می کند.

همین پوریاست که در کنزالاحقایق می سراید:

بهشت و دوزخت با توست در پوست

چرا بیرون زخود می جویی ای دوست

همچنان که دیگران در آثار پرارزش و گنجینه های پربار ادبی، تاریخی و فرهنگی خود پیام های این چنین بسیار دارند.

ز نیرو بود مرا را راستی

زسستی کژی زاید و کاستی

فردوسی

گر به سر نفس خود امیری مردی

گر به دگری خرده نگیری مردی

مردی نبود فتاده را پای زدن

گر دست فتاده ای بگیری مردی

ختایی

افتادگی آموز اگر طالب فیضی

هرگز نخورد آب زمینی که بلند است

 

ورزش آشتی جسم و روح

ورزش اسم مصدر و واژه ی مشتق در دستور زبان فارسی به شمار می رود و در فرهنگ های لغت ذیل واژه معانی متعددی از جمله : کارکردن ، زراعت ، کار ، شغل و اجرای مرتب تمرین های بدنی به منظور تکمیل قوای جسمی و روحی آمده است ولی آنچه امروزه در معانی رایج این واژه به کار می رود همین معنی اخیر است که شکل های گوناگون به خود گرفته و رشته های مختلف ورزشی را به وجود آورده است که همه ی آن ها هدفشان تأمین سلامتی و تندرستی انسان و جامعه است .

در ادبیات فارسی و خصوصاً در شعر فارسی کمابیش از قدماو معاصرین در اشعارشان سعی برآن داشته اند که بابیانی شیرین و گیرا همه را به ورزش و به قول لغت نویسان تکمیل قوای جسمی و روحی ، ترغیب و دعوت نمایند .

ملک الشعری بهار دردیوان اشعارش ورزش را سبب تنومندی و سلامتی می داند که در نهایت شهرت وآوازه به ارمغان می آورد :

       تن به ورزش سپار تا خود را                                       جلد و چالاک و نامور سازی

همین شاعر بلند آوازه ی معاصر در ابعاد مختلف به بررسی آن می پردازد و دلایل لطیف خود را برای ورزش کردن بیان کرده است :

ناتوانی مایه ی شرمندگی

ناتوانی سبب شرمندگی انسان است وبرای رهایی از این خفت و درماندگی به ما پند و اندرز می گوید و مردی را مثال می زند  که از ناتوانی و ضعف پیش مردم شرمزده می گردد ولی با ورزش مداوم خود را نیرومند می کند و خود را از سرزنش دیگران می رهاند :

مرد از جماعت شد خجل ، زان ناتوانی منفعل

                                                   بر ورزش تن داد ودل ، بگشاد باز و ، بست  لب ...

گفتا منم آن ناتوان ، کافتادم از باد امان  

                                                     دفع طعنت را میان ، بستم به ورزش روز و شب

ورزش رهایی از دردو رنج

شاعر ورزش را وسیله ای برای رهایی از درد و رنج می داند و هر چه تن انسان از ورزش بهره مند و باور گردد تن و جان انسان نیز از دردو بلا  به دور و همیشه با نشاط و با شکوه خواهد بود و حتی ورزش جان را از ورزش تن مقدم می داند ورزش جان را واجب ولی ورزش تن را مستحب قلمداد نموده است .

جنبش کن ار مرد رهی و ز ورزش  جان آگهی

                                                    جان را ده از جنبش بهی تا وارهی از تاب و تب

ای تن ز ورزش بارور و  ز ورزش جان بی خبر

                                                  جا را ز ورزش بخش فر کاین واجب است آن مستحب

در ورزش تن بارها ، آسان شدست دشوارها

                                                   در ورزش جان خارها آرند از بهرت رطب

وتن به سایه سپاران ساعد سیمین را که از سختی های ورزش بی خبرند دعوت می کند بر اینکه کسوت زردناتوانی وتن پروری رابا ورزش ازتن بیرون برآورند و گرنه همچو شلتوک منتظر ضربه های ناگوار باشند .

مخلوق را بینی مصر ،اندر ظلال مستمر                           نه تن ز ورزش مقتدر ،نه جان زتمرین منقلب

خیز و با ورزش برآر این کسوت زرد از بدن

                                                           ورنه چون شلتوک مسکین ،بهر دنگ آماده شو

 

 

 

ادبیات فارسی که جلوه گاه باورها و اندیشه های والای انسانی است و شاهراه اتصال به مبدأ و سرآغاز نخستین انسان به شمار می آید اشعار کثیری را در این زمینه می توان یافت که ورزش ، ارزش است اگر هدف ارزشمندی داشته باشد .

اوحدی مراغه ای در جام جم سروده است :

هر چه ورزش کنی همانی تو                        نیکویی ورز ، اگر توانی تو

یاد ارواح پاک ورزش کن                             خویشتن را بلند ارزش کن

خویشتن را بلند ارزش ساز                           اکتساب کمال ، ورزش ساز

زنجیره ی زندگی انسان به گونه ای است که نیازهای روحانی و معنوی ، کاملاً وابسته به جسم و تن اوست هرچند همیشه سعی برآن شده است که جسم را بی ارزش جلوه کنیم و ازآن درادبیات عرفانی به زندان روح و قفس مرغ تعبیر فراوان شده است مثل این بیت از حافظ شیرازی :

مرغ باغ ملکوتم نیَم از عالم خاک                 چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

آن تعبیری دیگر است وگرنه باری تعالی به خویش « فتبارک ا... احسن الخالقین » نمی گفت اکنون بحث بر سر آن است که آیا با ورزش این قفس و دیواره های این زندان را بروبازوی نیرومند و قوی ساخته ، می خواهیم روح را در آن آزرده نماییم و بنا به نوشته ی مرصاد العباد الی المعاد  « چنگال نفس برچهره ی زیبای عروس روح بکشیم وآن را بخراشیم »یا هدف آن است که ورزش  سجود، نماییم و به نقطه اوج پرواز « یا ربی قو علی خدمتک جوارحی » برسیم . غالب دهلوی این معنی را در بیتی متذکر می شود :

زاهد و ورزش سجود آه ز دعوی وجود               تا نزد اهرمن رهش بدرقه ی ملک نخواست

و سجده عمل به ارکان است  نشستن و در پر قو خسبیدن مفهوم سجده را به خاطر  در نمی نماید . وهدف از سجده «  خدمت  جوارحی » است و می خواهیم که اعضا و پیکر ه ی وجودمان را قدرتمند سازد و سلامت و عافیت عنایت فرماید تا درخدمت دوست ، از آن بهره ببریم و مقرّب شویم . سپس همین نکته کفایت می نماید  که جسم بی ارزش مطلق نیست باید در پرورش آن بکوشیم . چرا که تن مرکبی است که ما را به جوار دوست می رساند . مؤید این مطلب آن است که افراد ناتوان از انجام احکام شرعی معذورند. عبادت وریاضت از آن تن سالم است . سستی و ناتوانی عامل کاستی در پیشگاه معبود است :

زنیرو بود مرد را راستی                              زسستی کژی زاید و کاستی

بیتی از ملامحسن فیض کاشانی است که برای درک حقایق و معانی خلقت وآفرینش بفهمیم و از این روی ورزش فهم را سفارش می کند :

در راه طلب، تمام، دردم، دردم                      در ورزش فهیم راز، مردم، مردم

انسان هایی که به ارزش وجودی خویش پی می برند و روح و جسم را آشتی می دهند موفق و سرافرازند . کسب موفقیت یا عدم آن به توانایی موجود در وجود انسان وابسته است و ورزش برای هر انسانی راه رسیدن به اهداف خویش را هموار می سازد .

خواجوی کرمانی در دیوان اشعارش با زیبایی تمام و عاشقانه بیان کرده است که ورزش عشق کن

آن زمان کز من دل سوخته آثار نبود                          به جز از ورزش عشق تو ، مرا کار نبود

انسان های عاشق ویا بهتر است گفته شود عاشقانه اندیشان همیشه همچو دریایی در تلاطم و تحرکند و ایستایی و سکوت را نمی پسندند و می خروشند که :

حسرت نبرم به خواب آن مرداب                       کارام میان دشت شب خفته است

دریایم و نیست باکم از طوفان                         دریا همه عمر خوابش آشفته است

                                                                             حسن حسینی

هدف از خلقت همین است که در حرکت باشی در آیات کلام آسمانی آمده است « خلق الانسان  الا ما سعی » برکت وجود انسان در حرکت است و حرکت همان ورزش است واینکه این حرکت چگونه ودر چه مسیری انجام گیرد نکته ی اصلی است وبه قول سعدی :

           در خانه اگر کس است                                     یک حرف بس است

خاقانی شروانی برای کسانی که مشق عشق می کنند و ورزش عشق بتان می پردازند ،سفارش  می کند خود را قوی و نیرومند سازید که عشق را کاریست عجیب و بازوانی دارد قدرتمند و نازپروردگان بدان راه پیدا نمی کنند :

ورزش عشق بتان چو پرده ی غیب است                     هر دم ازاو بازویی دگر بدر آید

و حافظ آن را به کمال می رساند و می گوید :

ناز پرورد تنعم نبرد راه به عشق                              عاشقی شیوه ی رندان بلاکش باشد

 برای اینکه در هدف آسمانی خویش زمین گیر ضعف و ناتوانی هوس نشویم و در مقابله با سختیهای آن ورزیده وآبدیده باشیم باید ورزش جان کنیم با ورزش تن به تنهایی حاصل نمی گردد . با ورزش جان است که از خارهای آن رطب شیرین وصال به معشوق ازلی به دست آید . وبرای این کار نیز به قول محمد فضولی ؛ باید ورزش نقشه نمود و همچو لوح نقاش مدام در پیش گرفت :

چو لوحی که نقاش گیرد به پیش                        کند ورزش نقشه تا کار خویش

استمرار و مداومت در کار داشتن ، عاقبت رهنمون شدن به کمال انسانی است .

در آتش عشق ، جسم و جانم مه و سال                  آن نوع رساند ورزش خود به کمال

                                                                                امیر علیشیر نوایی

عاشق زرد روی پریشان احوال را در آن راهی نیست عاشق آن است که صفات همت او چهره اش چون حلاج سرخ نماید و دست اغیار از رسیدن به آن ناتوان باشد و آن نیز هدیه ای از حق که به هر کس ندهند .

پیشه ی ورزش شادی ، زحق آموخته ایم

                                                     اندر آن نادره افسون چو مسیح استادیم

                                                                « مولوی دیوان شمس »

 

سرافرازی نیاکان ما با ورزش

ملک الشعرای بهار ورزش را سبب افتخار نیاکان ما و مایه ی سرافرازی گذشتگان ما می داند و حتی شاهنامه و شکوه ایرانیان شاهنامه را در تلاش و قدرت و پهلوانی می داند  مرد ورزش یعنی کسی که تحمل سختی های ورزش را دارد اعم از زن و مرد و تفاوتی بین آن ها قائل نیست .  آن ها را همیشه ودر هر دوره والا مقام و با وقار می شمارد و دیگر اینکه اساس دنیا و زندگی به ورزش و کوشندگی است و این آیه ی قرآن را در زهن زنده می کند که:  « خلق الانسان الا ما سعی »

 

به ورزش گرای و سرافراز باش                          که فرجام سستی ، سرافکندگی است

ز ورزش میاسای و کوشنده باش                       که بنیاد گیتی به کوشندگی است

نیاکانت را ورزش آن مایه داد                           که شهنامه ز ایشان به یابندگی است

یک روز بود ورزش و ورزشگری سبک                 امروزه مرد ورزش اولی و اوقر است

اخلاق ورزشی

اخلاق ورزشی بحثی مستقل است که باز از نظر شاعران ما دور نمانده است کسانی که توانمند واندامی پرورش یافته دارند افتادگان گرفتار را دستگیری می کنند از قدرت خویش درخدمت خلق خدا کار می کشند جوانمردی شعار آن هاست و الگوی اخلاقی زمان خویش حتی روزگاران نیامده ، می شوند البته در بین رشته ها ی مختلف ورزشی بعضی رشته ها،درکنار تمرین و ممارست و ساختن جسم و تن ،اخلاق و منش پهلوانی را در خود  به انگشت تأدیب پرورش می دهند و پیشوایانی و الگوهای مناسبی  برای ملت و دوستداران خویش محسوب می شوند و در بین فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان ، ورزش  باستانی و کشتی پهلوانی این ویژگی ها را از زمان های دور با خود یدک می کشند و افرادی مثل پوریای ولی وتختی چهره شده اند و الگو به شمار می آیند .

   گفت خامش باش کاینان هریکی در صفه ای                 پیشوایانند چون در چال ورزش پوریا

اینان کسانی هستند که از دایره ی انسانی خویش خارج نشده اند و زمزمه ی لبشان و ذکر دلهایشان این است که :

گر بر سر نفس خود ،امیری، مردی                               گردست فتاده ای بگیری مردی

آن چه تا بدین جا آمد ارزش دنیوی ،جسمانی ،افتخارات ، سرافرازی ، رهایی از ناتوانی و تابندگی انسان بود . و ورزش یک هدف انسانی و نتیجه ی حاصل شده از آن نیز یعنی تندرستی باز یک هدف انسانی و زمینی است ولی می توان ارزش ورزش را بیش از آن چه در ذهن متصور می شود نشان داد .

 

 

 

 

 

 

 

سربلند و سر افراز باشید

دکتر مهراب کمالی


 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد