ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

یلدا

یلدا شبی ست مُردّد

میانِ رفتن و ماندن،که نمی داند

ما را کنارِ هم‌ تماشا‌ کند یا به آغوش صبح برسد!


یلدا شبی ست کوتاه که از حسادت موهایِ تو کِش می آید به تنِ ماه!


یلدا شبی ست عاشق

که شعرهایم را با عطرِ پیرهنت

برای یک ‌دنیا میخواند!


یلدا شبی ست دلتنگ

که پشت پنجره با صدایِ مرغِ سحر سیگار می کشد!


یلدا شبی ست رویایی

وقتی قرار است برای تماشا کردنِ تو از راه بیاید!


یلدا شبی ست که بیشتر دوستت خواهم داشت

طولانی تر کنارم خواهی ماند

و دیرتر پشت پلکهایم به خواب خواهی رفت!


یلدا معجزه ای ست که به عشق ایمان بیاوریم

پس دوستم داشته باش

شبیهِ یلدا

با طعمِ عشق

با عطرِ ترنج

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد