ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

نفسم را زنده می کنی

طراوت من

در بودنِ نفسهای توست

که چون گُل


در بازدمِ خود 

نفسهای مرا زنده میکنی

دمت بازدمِ من و دمم بازدمِ تو

میدانم در کنار نفس هایت

تا نفس دارم

زندگی را 

تازه تر از تلالو نقشهای نشسته بر شبنم

به نوش ِ جان میکشم

که زندگی چیزی نیست

جز مرور طراوتِ لبالبِ گلی چون تو 

 

 

 

و تقدیم تو باد


نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 23:07

دوستت دارم

[ بدون نام ] شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:05

va taghdime ke bad??
.
.
.
.
hamooni ke alan dooset dare?!!!!?

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد