گاهی حس این آدم رو دارم .. در حالی که هست .. نیست .
سالم هست و از درون شکسته و زخمیه . و همه مردم تنها ظاهر قشنگ اون رو میبینن و براحتی در موردش قضاوت میکنن .
اما غافل از یه لحظه درک .. یه لحظه که بخوان بشناسن و بفهمن چه اتفاقی درون این آدم داره میگذره و ..
بخوان که بفهمنش . من برای فهمیده شدن بدنیا نیومدم ..
اینو تو دهه چهل زندگیم فهمیدم .
بلکه برای فهمیدن اطرافیانم که هستم و چه بار سنگینی که روزها بدوش میکشم ..
و .. .
سلام محراب
شاید حس منم همین باشه شایدم نه ؟؟؟ نظر شما چیه ؟؟؟؟؟؟؟
جنس حرفام .... فکرم ... همه چی عوض میشه ...
سلام دوست عزیز
نمیدونم منظورتو
واضح تر بگو
ممنونم که نظر گداشتی