ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

خرد در اندیشه فردوسی

فردوسی در شاهنامه‌اش گرچه برخی صفات و فضایل اخلاقی همچون جوانمردی و نیک‌نفسی و فرهنگ را ستوده است، تاکید همواره او بر خرد و دانش در مقام شایسته ترین فضیلت انسانی از اهمیت جایگاه دانایی در اندیشه او حکایت دارد؛ تا جایی که در آغاز کتاب سترگ شاهنامه در ستایش پروردگار، از میان صدها نامی که می‌توان در وصف خالق متعال برگزید فردوسی خداوند را «خداوند جان و خرد» می‌خواند؛ چرا که خرد را اولین خلقتِ خالق یکتا می‌داند«نخست آفرینش خرد را شناس».

در جای جای شاهنامه نیز بر اهمیت خرد در شخصیت انسان تاکید دارد تا جایی که در 725 بیت این اثر از کلمه «خرد» استفاده کرده است. بنابراین روز بزگداشت فردوسی شاید فرصت مغتنمی باشد تا به جایگاه دانش و خرد در شاهنامه و خصوصیات شخص خردمند نگاهی بیندازیم و نتیجه دانش و خردمندی را در زندگی انسان و جوامع انسانی از منظر فردوسی ببینیم.

خردمند چه کسی است؟

در نگاه فردوسی «بهره‌مندی از خرد» بهترین دعایی است که می‌توانیم در حق کسی بگوییم، تا جایی که خرد را افسر شهریاران و زیور نامداران می‌شمارد. به اعتقاد او خرد حد و مرزی ندارد و نیروگرفتن از خرد در گرو دانش‌آموختن و تربیت یافتن خصوصا در محضر یک آموزگار است. اصولا هرکس وظیفه دارد بر دانش خود بیفزاید و نباید گمان کند که دانش را حد و مرزی است و بهره ما از آن به کفایت رسیده است. افراد با‌خرد هیچگاه به خرد و دانایی خود مغرور نمی‌شوند و خردمندان میدانند که روزگار بازی‌ها گوناگونی دارد و ممکن است فردی که ادعای خردمندی و دانایی دارد، زمانی مجبور باشد پیش آموزگار دیگری شاگردی و دانش‌آموزی کند:

چه گویی که وام خرد توختم همه هرچه بایستم آموختم

یکی نغزبازی کند روزگار که بنشاندت پیش آموزگار

آزارنرساندن به خلق و حفظ زبان از کلام ناپسند از نشانه‌های فرد خردمند است:

خردمند باش و بی آزار باش همیشه زبان را نگهدار باش

فردوسی ظلم نکردن به زیردست را از علائم خرد و خداپرستی می‌داند:

چو بیداد گیرد کسی زیردست نباشد خردمند و ایزد پرست

و شکرگزاری به درگاه خداوند را از خرمندی می‌داند:

خردمند بینادل آن را شناس که دارد ز دادار گیتی سپاس

خداوند به همه انسان ها به صورت یکسان جان ، روان و خرد را عطا کرده است، ولی انسان‌های خردمند این عطایای خداوندی را در خود می‌پروانند، به دنبال کسب علم ودانش می‌روند و از دانایان یاری می‌جویند تا به مدد آنان رستگار شوند.

تویی کرده کردگار جهان ندانی همی آشکار و نهان

به دانش زدانندگان راه جوی به گیتی بپوی و به هرکس بگوی

زهردانشی چون سخن بشنوی زآموختن یک زمان نغنوی

پرداختن به مبحث خرد و دانش در شاهنامه فردوسی مجالی فراخ طلب می‌کند چرا که هر بند و پند این جریده ارزشمند، کلاس درسی است برای ساخت انسانی بهتر و دنیایی بهتر؛ و امید است جوانان ما با خواندن یکی از غنی‌ترین و فاخرترین آثار کهن فارسی ضمن افزودن بر دانش زبانی خود، درس‌هایی برای زندگی بیاموزند و آن را به مثابه گنجینه‌ای بیندوزند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد