ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

دلت را تکان بده

دلت را بتکان! 

 از لابه لای اشتباهایت یک تجربه را بیرون بکش...قاب کن و بزن به دیوار دلت. 

دلت را محکم تر اگر بتکانی،تمام کینه هایت هم می ریزد.

تمام آن غم های بزرگ...همه حسرت ها و آرزوهایت... 

حالا آرام تر بتکان تا خاطره هایت نیفتد.تلخ یا شیرین چه تفاوت می کند؟!

خاطره،خاطره ست باید باشد باید بماند... 

نه هنوز دلت خاک دارد...یک تکان دیگر بس است.. 

دلت را ببین! چقدر تمیز شد. دلت سبک شد!

حالا این دل جای* او* ست ...دعوتش کن ، این دل مال* او* ست 

وحالا تو ماندی و یک دل، یک دل و یک قاب تجربه،مشتی خاطره و یک* او*..

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد