ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

سهم من

تا حالا نشده به کسی بگم

تو چه بلایی سر من آوردی
تا حالا هیشکی خبر نداره که
رفتی، به یکی دیگه دل سپردی

کاش از اول می دونستم کی بودی؟
فریب اون چشمات رو نمی خوردم
با یه دنیا دلخوشی و سادگی
واسه تو تب نکرده نمی مردم

حالا که با یکی دیگه دلخوشی
بگو جرمم چی بود جز عاشقی
یادت نره، نفرینت نمی کنم
اگر چه واسه نفرینم لایقی

تو که رفتی اما چی بگم از یارت
اونی که دیگه دستاش تو دستاته
از اون که یه زمونی رفیقم بود
حالا اسمش آهنگ صداته

هر چی کشیدم از رفیق کشیدم
اون که با خنده و دشنه به دستش
خنجر به پشتم زده و رو تنم
یه زخمی گذاشته به ناز شصتش

به چیه این زمونه دل ببندم
تو بی معرفتی لنگه نداره
سهم من از این همه برو بیا
موندن پای همین طناب داره

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد