ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

نگاهت می کنم شاید هنوزم عاشقم باشی



نگاهت می‌کنم شاید، هنوزم عاشقم باشی

کجا پر می‌کشی از من، تو که می‌ترسی تنها شی
نگاهت می‌کنم شاید، شب از عشق تو زیبا شه
یه چیزی مثل دل‌تنگی، تو چشمای تو پیدا شه
همین‌که عشقُ می‌فهمی، همین‌که با تو هم‌دردم
نمی‌شه یا نمی‌تونم یه لحظه از تو برگردم
هنوز دستاتُ می‌گیرم، هنوزم بی تو می‌میرم
اگرچه از تو دل کندم، اگرچه از تو دل‌گیرم


من و تو تازه گل کردیم، حالا که وقتِ رفتن نیست
بجز دلواپسی حسی، تو فرداهای بی من نیست
نگاهت می‌کنم شاید، نتونی بگذری از من
هنوزم با تو خوشبختم، تو اوج عشق و دل کندن

همین‌که عشقُ می‌فهمی، همین‌که با تو هم‌دردم
نمی‌شه یا نمی‌تونم یه لحظه از تو برگردم

هنوز دستاتُ می‌گیرم، هنوزم بی تو می‌میرم
اگرچه از تو دل کندم، اگرچه از تو دل‌گیرم






... و تقدیم تو باد


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد