ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

فروغ فرخزاد

آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست
 

  حق با سکوت بود، صدا در گلو شکست
 

  دیگر دلم هوای سرودن نمی کند
 

  تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست
 

  سر بسته ماند بغض گره خورده در دلم
 

  آن گریه های عقده گشا در گلو شکست
 

  ای داد، کس به داغ دل باغ دل نداد
 

  ای وای، های های عزا در گلو شکست
 

  آن روز های خوب که دیدیم، خواب بود
 

  خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست
  

  "بادا" مبادا گشت و"مبادا"به باد رفت
 

  "آیا"ز یاد رفت و "چرا" در گلو شکست
 

  فرصت گذشت و حرف دلم نا تمام ماند
 

  نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد