ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

دوباره در مدار شعر

دوباره در عروق تنگ ولاجورد

تورمی شبیه رنج لانه کرد

وعشق مثل دودکردن چپق

وپک زدن به بند بند روح مرد

شبیه هیمه های نیمه سوخته

میان گرگ ومیش یک غروب سرد

تواز فراز روزهای بی عبور

دوباره در مدار شعر من بگرد

تراس پشت پنجره به رنگ مرگ

واینور اتاق شعله های درد

 

نظرات 1 + ارسال نظر
نرگس شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 18:15 http://asheghaneh1370.blogsky.com

چه تجات ناشیانه ای بود
آن همه نازی که من از تو خریدم...

Vaghean!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد