خبر به دورترین نقطهی جهان برسد
نخواست او به منِ خسته ـ بیگمان ـ برسد
شکنجه بیشتر از این؟ که پیش چشمِ خودت
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد
چه میکنی؟ اگر او را که خواستی یک عمر
بهراحتی کسی از راه ناگهان برسد،...
رها کنی برود از دلت جدا باشد
به آنکه دوستتَرَش داشته به آن برسد
رها کنی بروند و دو تا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطهی جهان برسد
گلایهای نکنی بغض خویش را بخوری
که هق! هق!... تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که... نه! نفرین نمیکنم... نکند
به او ـ که عاشق او بودهام ـ زیان برسد
خدا کند فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زود آن زمان برسد
خییییییییییییییییلی خوشمل بود...
salam
mamnoonam
lotf darid
خیلی شعر خوبی بود.
salam
shoma lotf darid
moteshakeram
واقعا خییییلی قشنگ و با احساس بود .
تبریک میگم.
salam
mamnoonam ke be weblogam sar zadid
sepasgozaram
بسیار زیبا دوست عزیز
mamnoonam lotf darid
براش آرزوی خوشبختی میکنم!
اما چقدر سخته همچین آرزویی کردن...