ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

لحن ها و آهنگ های زبان فارسی


لحن یعنی آواز خوش و موزون ، نوا ، کشیدن صدا ، یا اجتماع حالت های

 صداهای مختلف. لحن نحوه ی خواندن و بیان کردن جملات است با توجّه

به شرایط موجود و فضای حاکم بر جمله و کلّ متن .

هر متن لحن خاصّ خود را – اعم از طنز یا جد- می طلبد.هر بند و جمله نیز

لحن خود را دارد و در هر بند انواع و اقسام لحن ها و حالات به کار گرفتـــه

می شود.

انواع لحن ها

 1- لحن ستایشی :

ستایش مخصوص خداست و شاعر یا نویسنده در آن خداوند را به خاطر

آفرینش بی همتا ، قدرت بی نظیر و الطاف بی نظیرش می ستاید.

خواننده باید خود را موجودی از آفریده های او بداند که تسلیم او و شاکر

 بخشش های اوست.

مثال: «آفــرین ،جـــان آفـــرین پاک را         آن که جان بخشید و ایمــان خاک را

     آسمان چون خیمه ای بر پای کرد          بی ستون کرد و زمینش جای کرد »

(عطار)

  2- لحن مدح:

مدح نوشته ای در باره ی انسان است که شاعر از طریق آن ، با کوچک تر

دانستن خود در مقابل ممدوح ، به بیان مطالبـــی می پرازد . اختلاف آن با

ستایش در این است که در ستایش ، شاعر یا نویسنده آزادانه تر می تواند

حرف خود را بزند امّا در مدح ،به ویژه مدح حاکمان ، این کار امکان پذیر نیست.

انواع مدح :

مدح بزرگان دینی و مذ هبی

محمّد کآفرینش هست خاکش       هزاران آفرین بر جان پاکش

چراغ افروز چشم اهل بینش           طـــراز کارگـــاه آفـــرینش      

 (نظامی)

 مدح سلاطین و حاکمان

 آیا شنیده هنرهای خسروان عجـــم / بیا ز خسرو خاور عیان ببین تو هنر

در این جهان که تواند چو شاه بود به  / کـــدام خار بود چون صنوبر وعرعر

          (فلاح)

مدح افرادی بزرگ که خدمتی به جامعه یا شخصی کرده اند .

«آفرین بر روان فردوســــی       آن همایون نهاد فرخنده

او نه استاد بود و ما شاگرد        او خداوند بود و ما بنده  »         ( انوری)

3- لحن خاطره :

داستان یا حادثه ای است که در خاطر انسان باقی می ماند و آن قدر برای

 نویسنده اهمّیّت داشته که آن را نوشته است.خواننده ی خاطره ها باید آن

را به شیوه ای بخواندکه گویی ماجرا برای خودش اتّفاق افتاده است.

انواع خاطره : خاطرات بد ، خاطرات خوش ، عجیب ، اوّلیـــن آشنایــی ها و

 برخوردها با اشیا و افراد و...

4- لحن حماسی :

حماسه به معنای داستان دلاوری و شجاعت است .کسی که شعر حماسی

را می خواندباید به گـــونه ای بخواند که این دلاوری ها را به شنونده منتـــقل

کند،پس لحن حماسی ، لحنی کوبنده و استوار است .

مثال:

«به مغز پشنگ اندرآمـد شتاب         ت تن تن ، ت تن تن ، ت تن تن ، ت تن

چو دید آن سهی قدّ افراسیاب         ت تن تن ، ت تن تن ، ت تن تن ، ت تن

                                                                                      (فردوسی)

5- لحن داستانی – روایی:

حکایت ، تعریف کردن صمیمانه ی داستانی کوتاه با آهنگی نرم و ملایم است

 به گونه ای که شنونده یا از آن پند بگیرد یا تحت تأثیر قرار بگیرد.

حکایات معمولاً با عباراتی نظیر"آورده اند که ..." ، "یکی را شنیدم ..."،

 "روزی ..."، " شنیدم ..." ،" نقل است که ..."،" یکی بود ، یکی نبود"

مثال:

«یک روز به وقت نیم روزان          شد پیش شبان ، ز درد سوزان»      (فتوحی)

«شنیدم که خروسی بود جهان دیده ...»( وراوینی)

6- لحن تعلیمی:

این لحن به لحن اندرزی نیز موسوم است، تلاش می کند با گویشی آرام در

دل شنونده نفوذ کرده و نکات مهمّ خوب زیستن رابه مخاطب خود القا کند.

در ایران این گونه نوشته بیشتر برای پندو اندرز به کار می رود.

مثال:

«زخـــــاک آفریــــــدت خداونـــــــد پاک /  پس ای بنده !افتادگی کن چو خاک

  حریص و جهان سوز و سرکش مباش / زخــــاک آفریـــدت ، آتش مبـــاش»  

     (سعدی)

7- لحن تغزّلی:

شعرتغزّلــــی شعری است که با احســاسات و عواطف انســان ســروکار

 دارد.شاعران احساسات لطیف خود را در قالب اشعار منتشر می کنند و این

 احساسات می توانندحالات مختلفی را به خود بگیرند.سروده ها ممکن است

از روی شــادی سروده شـــده باشند یا از روی غم و غصّه ، به خاطر وصال و

 رسیدن به یار نوشته شده باشند یا ناشی از فراق یار.

مثال:

« شب عاشقان بی دل چه شبی دراز باشد! 

  تو بیــا کــــز اوّل شب در صبــــــح باز باشد

عجب است اگر توانـــــم زمحــبّت گریـــــزم   

  به کجـــــا رود کبـــوتر که اسیـتر باز باشد»

                                                                                                      ( سعدی)

8- لحن مناجات:

مناجات به معنی رازو نیاز گفتن و نیایش با خداوند است.انسان در این زمان

 خود رابسیار کوچک فرض کرده ، آن چه را که در حضور دیگران نمـی تواند

بیان کند، با آه و زاری یا شکر و سپاس بیان می کند . از خدا می خواهد که

 عاقبت به خیرش کند.

لحن مناجات آکنده از عاطفه و احساس و بیانگر حالت فروتنی و خاکساری

 و تواضع بنده است.

مثال:

      «خداوندگارا نظر کن به جود            که جــرم آمد از بندگان در وجود

گناه آید از بنده ی خاکسار           به امّیــــد عفو خــــداونــــــدگار»            ( مولوی)

9- لحن گفت و گو( مناظره ، پرسش و پاسخ)

مناظره : یعنی رقابت کردن با یکدیگر در بحث و گفت و گو یا پرسش و پاسخ است.

لحن پرسش کننده معمولاً تند و محکم ، به دور از خرد گرایی و همراه با فخر

 فروشی است . در حالــی که لحن پاسخ دهنده همواره آرام و متین و توأم با

خرد است.

مثال:

« نخستین بار گفتش کز کجایـــــی ؟           بگفت از دار ملــــک آشنایـــــی

بگفت آنجا به صنعت در چه کوشند؟            بگفت انده خرند و جان فروشند»

   (نظامی)

رجز خوانی : که هر دو نفر به شرح دلاوری ها و نژاد و افتخارات خود با لحنی

حماسی می پردازند.مانند : رستم و اسفندیار

10- لحن طنز:

بیشتر در قالب حکایت خود نمایی می کند.طنز ها معمولاًدر پایان خود به نتیجه

می رسندوخواننده را تحت تأثیر قرار می دهند و می خنداند.

مثال:

« وای وای ! الهی رودت ببره ! حوصله ام سر رفت...» ( دهخدا)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد