ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

سبک های شعر


لغت « سبک » در اصل ؛ یعنی ، قالب ریزی فلزات و ریخته گری . کسی که فلزی را قالب ریزی می کند .

اصل فلز را – که موجود است – بر می دارد و به شکل خاصی در می آورد و برای فروش عرضه می کند .

قطعه ی طلا یا نقره ی قالب ریزی شده را به همین دلیل ، « سبیکه » نامیده اند .کار شاعر هم در کاربرد لغات و بیان مقصود ، تقریبا همین گونه است ، زیرا شاعر لغات را – که در زبان وجود دارد – بر می دارد، نحوه    

تلفیق و بیان مطلب در شعر هر شاعر، ویژگی خاصی دارد که همان ، سبک یا روش کار او است بنابراین،

سبک هر شاعر ؛ یعنی، شیوه ای که وی برای بیان مطالب خود به کار می برد . چون شعر فارسی بعد از اسلام تا کنون ، از جهت شیوه ی بیان ، تغییراتی داشته است ، شکلهای خاص بیان در شعر فارسی را

( سبک های آن را) به چند نوع تقسیم کرده اند.

 

  -سبک خراسانی یا ترکستانی

پس از اسلام ، نخستین شعرهایی که به زبان فارسی باقی مانده ، از منطقه ی خراسان قدیم است . خراسان قدیم 

محدوده ای بسیار گسترده تر خراسان امروزی داشته است ؛ از شمال به رود جیحون ، از جنوب به سیستان و از مشرق تا حدود چین گسترش داشته است .به همین جهت ، سبک نخستین شعرهای زبان فارسی دری را ، سبک خراسانی نامیده اند ، اما چون مدت ها مرکز حکومت سامانیان ( بخارا ) در آن سوی رود جیحون 

(= ماوراء النهر ) قرار داشت و آن منطقه را ترکستان می نامیدند، به جای سبک خراسانی ، سبک ترکستانی ،

هم به کار برده می شود .

ویژگی های سبک خراسانی

1- کلمات عربی بسیار کم دارد و اگر باشد ، آسان است .

2- لغات فارسی آن گاهی شکل کهنه و حتی لهجه ای دارد مانند آبا ( = با ) یا نیلوفل (= نیلوفر )

3-   تشبیهات و استعارات آن ساده است و می توان آن را در نظر مجسم کرد مانند استعاره ی « سینه زاغ

پران» به جای « شب » در شعر فردوسی :

     « چو خورشید رخشان بگسترد پر          سیه زاغ پران فرو برد ، سر »

4-   مهمترین قالب شعر در این سبک ، قصیده بود.

5-   از نیمه ی قرن سوم تا آخر قرن پنجم رواج کامل داشت .

 

- سبک عراقی

از قرن ششم کم کم شعر فارسی در صفحات مغرب ایران گسترش یافت و در منطقه ی عراق عجم ؛ یعنی ،

تقریبا  در منطقه ی بین ری، اصفهان و همدان ، سبکی تازه یافت که بعضی از شعرای خراسان مانند انوری و سید حسن غزنوی در آن پیشقدم شده بودند. به همین دلیل ، سبک شعر این دوره را عراقی نامیده اند ؛ اگر چه بعدا به وسیله ی نظامی گنجوی و خاقانی شروانی در شمال غربی ایران هم گسترش یافت و با سعدی و حافظ به کمال رسید.

 ویژگی های مهم شعر سبک عراقی

1-   لغات فارسی ، شکلی ادبی یافت و از شکل کهن و لهجه ای بیرون آمد.

2-   با لغات عربی بسیار مخلوط شد که اغلب دشوار هم بود .

3-   تشبیهات آن دشوار بود و به علاوه ، اغلب صنایع شعری را در خود داشت.

4-   مهمترین قالب شعری غزل بود.

5-   از قرن 6 تا آخر نهم ادامه یافت و از آن پس هم به کلی از میان نرفت ، چنان که محتشم کاشانی ، شاعر قرن 10 به سبک عراقی شعر می گفت .

 

- سبک هندی یا اصفهانی 

در اواخر قرن نهم با روی کار آمدن حکومت صفوی و مهاجرت بعضی از شاعران به هند ، روش تازه ای در شعر به وجود آمد که آن را سبک هندی نامیده اند ، اما چون به زودی در اصفهان ، شاعران ماهری چون صائب تبریزی پیدا شدند و اصفهان مرکز این سبک شد ، آن را سبک اصفهانی هم نامیده اند . صائب تبریزی یکی از برجسته ترین شاعران سبک هندی است ( قرن 11)؛ عرفی شیرازی ( قرن 10) و کلیم کاشانی ( قرن 11)؛ نیز از سرایندگان معروف این سبک هستند .

ویژگی های مهم سبک هندی

1- لغات فارسی مانند سبک عراقی، شکل ادبی دارد و از صورت کهنه ی سبک خراسانی خارج شده است .

2- لغات عربی بسیار دارد ، اما معمولا ساده است.

3- تشبیهات ، تخیلات مضامین آن باریک و ظریف و گاهی دور از ذهن است .

4- مهمترین نوع شعر در سبک هندی ، غزل است.

5- دوران شکوفایی آن، قرن 10 و 11 بود.

 

-دوره ی بازگشت ادبی 

از قرن دوازدهم چهار تن از شاعران مهم آن روزگار ، هاتف ، عاشق ، مشتاق و شعله ، سبک هندی را رها کردند و دوباره به روش سبکهای قدیم بازگشتند ؛ به همین جهت این دوره را دوره ی بازگشت ادبی می نامند . اینان در سرودن قصیده ، از سبک خراسانی تقلید کردند و در سرودن غزل، از سبک عراقی .در واقع در سرودن این دو شعر به بهترین شکل آن توجه کردند که به ترتیب در سبک خراسانی و عراقی بود . در سایر اشعار هم تقلید به این دو سبک دیده می شود .این روش هنوز هم در شعر سنتی فارسی معمول است . در قرن سیزدهم سروش اصفهانی ، قاآنی ، فروغ بسطامی و محمود خان صبا ، دنباله ی کار هاتف و یارانش را ادامه دادند که هنوز ادامه دارد.

 

-نوگرایی در شعر

در قرن چهاردهم ، به دلیل آشنایی ایرانیان با سبکهای شعر اروپایی و ادبیات جهان و جنبش مشروطیت ، و نیز به دلیل تحولاتی که در زندگی اجتماعی کشور ایران پدید آمد در شعرهم تغییراتی راه یافت و درآن مطالب تازه ای مطرح گردید ، مانند انتقادهای سیاسی و اجتماعی . در شکل ظاهر هم تغییراتی پیدا شد که مهمترین شیوه ی آن ، سبک نیما یی نام دارد که به نام نیما یوشیج نامگذاری شده است .

نظرات 1 + ارسال نظر
فانی یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 20:18

درود بر شما استاد بزرگوار
از ارائه مطالب و مقالات مفیدتان نهایت سپاس را دارم.
حق نگهدارتان

سلام بر شما
ممنونم از لطفتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد