من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!
من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!
هزار آسمان ابر بارانیم
خوشا برمن و این پریشانیم
ندارم بجز قرص نانی صفا
بیا ای محبت به مهمانیم
دلم آسمانیست اما دربغ
غریبانه در خاک زندانیم
هبوط مرا آسمان گریه کرد
و گم شد غزل های عرفانیم
دلم را عبور پرستو شکست
چرا ایو... نمی خوانیم؟
و تقدیم تو باد
مهراب
جمعه 22 بهمنماه سال 1389 ساعت 09:37
در مصراع اول بیت سوم (دریغ)(دربغ)نوشته شده
در مصراع دوم بیت آخر(ایو...)؟
اما در مجموع زیبا بود