ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

دیده سیاه

این شعر از نگاه شما آب میخورد

از دیده ی سیاه شما آب میخورد

مانندماجرای گل وباغ وباغبان

این شعر در  پناه شما آب میخورد

در آسمان این شب چادر سیاهتان

از نور قرص ماه شما آب میخورد

رنگین کمان که اینهمه زیباست خوب من

از شال راه راه شما آب می خورد

هرشعر عاشقانه ی زیبا که گفته ام

از فکر گاه گاه شما آب میخورد

  آغاز نیک بختی من در قطار عمر

حتما از ایستگاه شما آب می خورد

خورشید با تمام بلندیش نازنین

از گوشه ی کلاه شما آب میخورد

این دل که قد کشید و مجاور به ماه شد

از برکه ی نگاه شما آب می خورد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد