خیلی وقتا که دلم تنگ نگاه تو میشه
یا دلم تنگ سر زلف سیاه تو میشه
میرم و یه گوشه ای هق هقم و داد می زنم
توی هق هق صدام اسمتو فریاد می زنم
اسم تو نجابت چشمه ی کوه یخیه
اگه باز نبینمت دست و دلم برزخیه
این دل برزخیم و بردار و با خودت ببر
بذارش یه جای امنی شبی که می ری سفر
بذارش تو بقچه ی خاطره های کودکیت
یا هواش کن مثه روزای خوش بادکنکیت
***
من اگه جای تو باشم ،دلم و بر می دارم
می برم یه جای دوری تک و تنهاش می ذارم
می برم یه جایی تا یک شبی ققنوسی بشه
بسوزه،شعله بشه،رو دستا فانوسی بشه...
سلام.
مثل همیشه زیبا و دلنشین.
سلام.
ممنون از نظر محبت آمیزت