شیشه ای میشکند...یک نفر میپرسد که چرا شیشه شکست ؟یک نفر میگوید شایداین رفع بلاست ،دیگری میگوید شیشه راباد شکست ،دل من سخت شکستهیچ کس هیچ نگفتغصه ام را نشنید،از خودم میپرسم
ارزش قلب من از شیشه پنجره هم کمتر بود ؟!
سلام آقای کمالیمتن بالایی تون هم قشنگ بودآره واقعا گاهی وقت ها هیچ کس صدای شکستن قلب آدم رو نمیشنوهبلبلم لیک چو گل عهد ببندد با زاغمن دگر با چه دلی لب به سخن باز کنم(سایه)
با عرض سلام وارادت از شعرتون لذت بردم عالی بود
سلام دوست خوب و شاعرمممنون که به وبلاگم سر زدیدموفق و پاینده باشید
سلام آقای کمالی
متن بالایی تون هم قشنگ بود
آره واقعا گاهی وقت ها هیچ کس صدای شکستن قلب آدم رو نمیشنوه
بلبلم لیک چو گل عهد ببندد با زاغ
من دگر با چه دلی لب به سخن باز کنم(سایه)
با عرض سلام وارادت از شعرتون لذت بردم عالی بود
سلام دوست خوب و شاعرم
ممنون که به وبلاگم سر زدید
موفق و پاینده باشید