ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

زیباست...

آینه 
با رنگ توعاشق، 
با عطرت
زیباست. 
اگر تو از کنارش گذشته باشی 
به خواب،
خاطره ؛
یا رویا!

گریه های یاد ویاد های گریه 
های و هوی مستانه
و رقص پرده ها با باد
با توزیباست.
¤
همه عمر 
زیستن 
برای چیزی که نمی دانی.
هر بار که می نگرم
ماهی سرخ هفت سین و نرگس های مهربانی را 
با تو 
می بینم. 

شادی
برای ادراک گنگ فردا
و دیروز 
وقت با هم بودن -غزال گریزپا!-
یادت هست ؟

و سرانجام می میرم
با زخم های دریغ
وجانم 
جام لبریز از ابهام 
و جهان 
ترازوی ناتراز عدالت است.
مردن
اما
با یاد تو زیباست! 
¤
وبامداد...
باز آمدن از خواب
لبخندت فرزند انتظار.
ازپس شب کابوس و تب و بیخوابی
دیدن دوباره ات
زیباست.

بگذار سر بر زانوانت
هزار سال دیگر بخوابم 
با امید 
رویایی دیگر...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد