من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!
من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!
بدنبال کوچه ای بن بستم
که از روی همزاد پنداری
هق هق ام را
درونش
روی شانه های آخرین هشتی
فریاد کنم...
مهراب
سهشنبه 2 آبانماه سال 1391 ساعت 19:08