ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

تاریکی

سخته درسم...

رسیده وقت رفتن...

به سر امتحانی که میدونم تهش ردم...

حس میکردم حرفای استاد با خرخوناشه

اونجا بود که فهمیدم این قصه اولاشه

وقت امتحانو ر....ه به برگمه...

و خودت میدونی که ر...م الکی جو نده

حرفای خونوادمم که نمک زخممه...

و تنها دلخوشیمم ترم های بعدمه...

باز منمو حسرت یه نمره ی بیست...

که استاد بنویسه، تو گوشه ی لیست

میدونی چند بار افتادم برای یه درس بگذریم

دیگه ز دستم در رفته شماره درسا...

توکه میدونستی دانش آموز سال اولتم ..

بگو با من دیگه چرا د آخه نوکرتم..

نظرات 2 + ارسال نظر
امیر علی چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1391 ساعت 20:29


بگو کجا ببرم

سری را که تنها

با سینه تو

در میان گذاشته ام ؟

لیلا پنج‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:56

۲۰

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد