زلف تو نسخه پریشانی
چشم هایت دوای حیرانی
گونه ات فرش های تبریز است
چوخ گوزل ! قیزلارین دا جیرانی
- باغت آباد - سیب لب هایت
برده ما را به سوی حیرانی
بوسه هایت شراب شیراز است
اثرش بی نظیر و طولانی
چشم هایت دلیل جاذبه اند
مرکز ثقل نابسامانی
داغ لیلا ندیده کی داند
غم آن عاشق بیابانی؟
عاشقت هستم و تو دست مرا
از نگاهم چه خوب می خوانی
من تو را عاقبت نفهمیدم
ای نسیم همیشه طوفانی
ساده بودم تو شاعرم کردی
شاعر عصرهای بارانی
مثل ماهی درون برکه ی شب
در دلم تا همیشه می مانی