ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

هزاره های ایرانی


در تقویم های جهان اسطوره ای، انسان های اسطوره باور براساس معیارها و درکشان از هستی به تقسیم شب و روز، ماه و سال  و سپس در معیاری وسیع تر تقسیم جهان به دوره های زمانی پرداختند که هزاره ها در تقویم کهن ایرانی از این نمونه است.

«در نامه ی ایرانی بندهش، درباره ی گاهشماری دوازده هزار سالی «هزاره ها» چنین آمده است: (چنین) گوید به دین که سه هزار سال هستی مینوی بود که آفرینش بی اندیشه و بی جنبش و نابسودنی بود (که) هزاره ی خدایی خرچنگ و شیر و خوشه بود که (روی هم) شش هزار سال بود. چون هزاره ی خدایی به ترازو آمد اهریمن در تاخت.»

این دوازده هزار سال معادل دوازده ماه ایرانی هستند. با بررسی بندهش می بینیم که:

      هزاره نخست: بره / فروردین

         هزاره دوم معادل گاو / اردیبهشت

         هزاره سوم دوپیکر / خرداد

این سه هزاره ، هزاره ی مینویی هستند. آن گاه هزاره های خاکی آغاز می شود.

         هزاره چهارم: خرچنگ ـ تیر

         هزاره پنجم: شیر/ مرداد دوره ی کیومرث

         هزاره ششم: خوشه/ شهریور دوره ی هوشنگ

         هزاره ی هفتم: ترازو/ مهر دوره ی جمشید

         هزاره ی هشتم: عقرب / آبان دوره ی ضحاک

         هزاره ی نهم: کمان / آذر دوره ی فریدون

          هزاره ی دهم بز / دی دوره ی زردشت

            هزاره ی یازدهم آبریز / بهمن دوره ی هوشیدر

         هزاره ی دوازدهم ماهی / اسفند دوره ی هوشیدر ماه


برگرفته از: هزاره های ایرانی، و شناخت نوار فصول و شش نامه ی دیگر/ نصرالله هومند.ـ آمل: انتشارات طالب آملی، 1387. صص 29 ـ 33]

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد