یک زمانی
در یک جایی
ناخواسته خودشان را جا میگذارند و میروند...
وقتی تو نیستی
شادی کلام نامفهومی است
و «دوستت میدارم» رازی است
که در میان حنجره ام دق میکند
ولی از غصه نیز لبریز است
در من این حالت دوگانه ز تو
التقاط بهار و پاییز است
شادی دیدنت ندیده دلم,
... با غم رفتنت گلاویز است
هرچه زیباتر است آمدنت
رفتنت بیش تر غم انگیز است