«من
طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من
عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعلیّ دیته و من علیّ دیته فانا
دیته / آن کس که مرا طلب کند، من را می یابد و آن کس که مرا یافت، من را می
شناسد و آن کس که مرا شناخت، من را دوست می دارد و آن کس که مرا دوست داشت،
به من عشق می ورزد و آن کس که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق می ورزم و
آن کس که من به او عشق ورزیدم، او را می کشم و آن کس را که من بکشم،
خونبهای او بر من واجب است و آن کس که خونبهایش بر من واجب شد، پس خود من
خونبهای او می باشم.»
به مثابه این حدیث قدسی، قادر متعال در چنین
روزی اسماعیل را طلب کرد تا در آستانش قربانی شود و ابراهیم را در آزمونی
بزرگ میان بندگی حق و حفظ عزیزترین جسم خاکی برای خود نگاه داشت و چون کمال
بندگی را در نیت و عمل پیامبرش یافت، قربانی دیگری فرستاد؛ قربانی که اینک
پس از راندن نمادین شیطان، بر آستانش قربانی میکنیم تا در چنین روزی
گرسنگان کمتری در بلاد مختلف عالم گرسنه بیاسایند. شاید در اهمیت این روز
سخنان آیت الله جوادی آملی گویا باشد که فرموده بودند:
مهمترین
نکتهای که در اعیاد برای ما مطرح است این است که شما میبینید اسلام بر
اساس آن حقمحوری، میلاد هیچ شخصی را عید معرفی نکرد روزی که مثلاً پیامبر
به دنیا آمد، روزی که امامی از ائمه(علیهم السلام) به دنیا آمدند که یک شخص
مطرح است عید ما نیست البته مسرور هستیم، جامه نو در برمیکنیم؛ اما عید
رسمی ما نیست زیرا روزی رسماً عید است که عدّهای مأمور بشوند این ستون دین
را نگه بدارند و آن روز عید است روزی که نماز رسمیّت پیدا کرد که جمعی با
هم هماهنگ بشوند و این ستون را اقامه کنند به نام نماز عید فطر، نماز عید
قربان این برای هیچ شخصی نیست وسرّش آن است که دین با شخص کار ندارد با
مکتب کار دارد این اصل اول.
مفهوم
عید مطلب دوم آن است که چرا این دو روز را مثل روز غدیر، مثل روز جمعه به
عنوان عید اعلام کردند؟ هر وقت انسان مسئولیّتی داشت و از عهده آن مسئولیت
به در آمد و کامیاب شد عود به مبدأ پیدا کرد رجوع به اصل خویشتنِ خویش کرد
آن میشود عید چون عود کرده به اصل، رجوع کرده به اصل، عود است این میشود
عید. ما در سال دو بار آن رجوع اصلی را داریم یکی ماه مبارک رمضان است به
ما گفتند روزها روزه بگیرید شبها به آن عبادات بپردازید اگر یک ماه به
وظیفه انسانیمان آشنا شدیم و عمل کردیم و به آن اصل بازگشتیم مسرورانه روز
عید فطر جشن میگیریم با هم آن نماز عید را میخوانیم عید ماست.
در
دهم ذیحجّه بعد از اینکه حاجیان، معتمران، زائران حرم نبوی و سرزمین وحی
آن وظایفشان را انجام دادند روز نهم در عرفات وقوف داشتند شب دهم روی آن
شنهای مشعر تا صبح «یا الله» گفتند، روز دهم آمدند و رمی جمرات کردند شیطان
و نماد شیطانی را رجم کردند و قربانی کردند میشود عید که از حلق کردند و
از اعمال فراغت پیدا کردند به وظیفهشان عمل کردند به آن اصل برگشتند
میشود عید. توجه اسلام به مکتب است نه شخص بنابراین اصل اول آن بود که در
اسلام شخص مطرح نیست و مکتب مطرح است.
اصل دوم آن است که در این دو
بار، دو وظیفه رسمی انسان انجام داد خوشحال است که به اصل خود بازگشت مبدأ
خود را شناخت با او رابطه پیدا کرد لذا عید خواهد بود در این قنوتهای
مخصوص عید قربان و عید فطر به خدا عرض میکنیم خدایا! تو را به این روز قسم
که این روز، روز قیام مسلمین و عید مسلمین است شرف و کرامت مسلمین است
«اللهمّ إنّی أسئلک بحقّ هذا الیوم الّذی جعلته للمسلمین عیدا» و برای وجود
مبارک رسول گرامی «ذخراً و شرفاً و کرامةً و مزیدا» این خواستههای خودمان
را عرض میکنیم چنین روزی است.
سرّش آن است که یک وقت کسی نگاهش
یک نگاه بسته است مثلاً جلوی پای خود را میبیند میگوید انسان که میمیرد
میپوسد و دیگر هیچ، یک وقت میگوید انسان که میمیرد از پوست به در میآید
و ابدی میشود خب اگر این نگاه دوم حق بود چه اینکه این حق است برای
ابدیّت چه کار باید کرد؟ باید یک کالای ابدی تهیّه کرد دیگر.
اگر ـ
معاذ الله ـ مرگ، پوسیدن بود که انسان میمیرد و میپوسد و میرود در آن
چاله تمام میشود دیگر این همه انبیا و اولیا لازم نبود اما اگر این تن را
رها میکند و برای ابد میماند به انبیای قبلی گفتند که ما اگر به دستورهای
شما عمل نکنیم چه میشود و به دستورها عمل بکنیم چه میشود؟
آنها
فرمودند یک پاداشی هست یک کیفری هست اگر عمل کردید پاداش، اگر نکردید کیفر.
آنها میگفتند چه موقع به ما پاداش و کیفر میرسد؟ میگفتند که بخش ضعیفی
از آن اعمال و پاداش و کیفر در دنیاست که آثارش را میبینید و بخش اساسی و
مهمّش بعد از مرگ است انکار اینها زیاد میشد میگفتند انسان که میمیرد
میپوسد در قبر که رفته تمام میشود بعد در عالَم رؤیا چیزهایی را خدا نصیب
اینها کرد که میدیدند بشر اوّلی میخوابید ولی رؤیایی نداشت اینها
میآمدند طبق نقل مرحوم کلینی به انبیا میگفتند اینها چیست که ما در عالم
خواب میبینیم؟
آنها میفرمودند نمونه آن حرفهایی است که ما به
شما میگوییم شما خیال نکنید انسان رفته داخل این گودال، این گودال خبری
هست انسان است و برزخ او و ابدیّت او مگر انسان نابود میشود؟! لذا انسان
وقتی که این معنا را شناخت با مبدأش رابطه پیدا میکند (اولاً) وقتی سرفراز
در آمد جشن میگیرد (ثانیاً) از این جهت روز عید قربان که انسان آن اعمال
را انجام داد عید اوست.
برای ماها هم قربانی کردن مستحب است چون
راهیان همان راهیم انشاءالله و در روز عید فطر چون انسان به مبدأ اصلیاش
بار یافت و سرفراز از این آزمون به در آمد جشن میگیرد جمعه هم به مناسبت
آن نماز جمعهای که هست عید ماست و بالاترین عید برای ما شیعهها همان
جریان غدیر است که در پیش داریم آن هم به مناسبت امامت است میلاد
علیبنابیطالب که سیزده رجب است آن برنامه رسمی ندارد اما هجده که منصب
علیبنابیطالب است غدیر است و برنامه رسمی دارد و دعای مخصوص دارد که
انشاءالله آن روز هم برای همه مبارک و گرامی باشد.