ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

دستهایم


باهمین دستهایم

دنیا را تجربه کردم

 آتش سوزاندم

صورت مادرم را لمس کردم

مشق نوشتم، ترکه خوردم، گریستم

با همین انگشتهای بلندم بر شیشه ی بخار گرفته ی اتوبوس

وسوسه ی گناه را نقش زدم

فال دیدم

که خطوطش راهی به جایی نداشت

سرباز شدم

و خدا را نشان دادم

بی آنکه بدانم

انگشت اشاره ام کجای آسمان را نشانه رفته است

با همین دستها 

...دست تو را گرفتم

با انگشتهایم شانه ات زدم

و اشکهایت را از زمین برداشتم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد