ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

با پای خود مرا به سرِ دار می کشی...


تاکی که سر به شانه ی دیوار می کِشد

مستیِ استفاده ی آن کار می کشد

 

بر شانه های من اثرِ هجرِ سال هاست

عاشق همیشه نازِ تو را بار می کشد

 

بعد از سی و سه سال مگر این که جذبه ای

ثابت کند که عشق به انکار می کشد

 

وصفِ شباهتِ تو و یوسف... خمار را

تا پُر کند پیاله به بازار می کشد

 

عزمِ جهادِ اکبرِ با خویش تن مرا

دیوانه وَش به عرصه ی پیکار می کشد

 

آخر همین که جذبه ی چشمت اثر کند

با پای خود مرا به سرِ دار می کشد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد