این فاطمیه باز املاء می نویسم
هی اشک می ریزم و زهرا می نویسم
با اشکهایم برکتیبه های هیئت
ازخاطرات تلخ مولا می نویسم
ازخاطراتی که علی راپیر کرده
خیلی دلم می سوزد ؛ اما می نویسم
از صورتی مجروح و دستی روی پهلو
از مرگ یک بانو معما می نویسم
دیوارهای کوچه هاشرمنده هستند
وقتی که کابوس حسن را می نویسم