ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

قصیده ونص قنائی واعدتنى الیل


واعدتنی الیل لولملم ضواه. گتلی اصیرن شمعه وبچیلک ضوه‎@

‎ واعدتنی اجروحی لوعازن دوه * گتلی اخذنی وشدنی لجروحک دوه‎@‎

جدمی مافارگ ابدحرثت هواک اشمانهونی اعلیک یاخذنی الهوه‎@‎

رافجیتک قبل لاشوف الطریج چه گلتلی انعیش ونموت سوه‎@‎

اشماتغیب الروح الگاهه معاک ومنکثرماموت وک عودی التوه‎@‎

انه بچیت الدمع گدمابچیت چه شفت بطران تضحک للهوه‎@‎

انه خوفی اعلیک گدامک وزود من اشوف اتغیب یکسرنی النوه‎@‎

انته مای الجودوالوادم سراب لوعطش دلالی بس بیک ارتوه‎@‎ 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد