ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

درد عشق


وقتی به درد عشق گرفتار می شوم


احساس می کنم که سبکبار می شوم


لاله عذار من! تو چه کردی که این چنین


هر روز در نگاه تو تکرار می شوم


این گونه آهوانه نگاهم مکن که من


با آتش نگاه تو تبدار می شوم


می ایی و چو زلزله می ریزی ام به هم


آن گاه پیش چشم تو آوار می شوم


امشب برای چشم تو شعری سروده ام


فردا به جرم عشق تو بردار می شوم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد