ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

طلوع نام تو

ای گل طلوع نام تو بر من مبارک است


شعری بخوان صدای تو رود چکاوک است


باران شروع گشت و پریده است آن دو تا


گنجشک بی قرار که در پشت عینک است


پروانه های روسریت رقص می کنند


از ماه تا به زمین که فضا غرق میخک است


در کوچه بومکن گل پیراهن مرا


وقتی که هر پنجره آلوده شک است


یک شب بیا عبور کنیم از ستارگان


این آسمان برای من و تو چه کوچک است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد