ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

بن کتاب(طنز)


این بن که تو می روی به سویش
ازجانب من ببوس رویش

ای کودک خوب بن ندیده
دانم که بابات کوپن ندیده

نوپای عجول آرمانخواه
ای تازه قلم ، تمامیت خواه!

همسن پدربزرگت هستم
ازبوی کتاب ، چو «می» مستم

اما به سبد ، به بوق سوگند
به جک استراو و دوغ سوگند!

هرگز بن این کتاب ندیدم
حتی یه شبی ، تو خواب ندیدم!

ای نوقلم تمامیت خواه!
بشنو تو از این آرمانخواه!

ول کن قلم و کتاب متاب را
دنبال مکن خطاب عتاب را

دنبال یه لقمه نون و آب باش
کمتر تو به فکر این سراب باش

اوضاع ادب چنان خراب است
اینجا همه خربزه ها آب است!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد