شب گوشهای به ناچار، سیگار پشت سیگار
این روح خسته هر شب، جان کندنش غریزیست
لعنت بـــه این خودآزار ، سیگار پشت سیگار
پای چپ جهــــــان را ، با ارهای بریدند
چپ پاچههای شلوار، سیگار پشت سیگار
در انجمـاد یک تخت، این لاشه منفجر شد
پاشیده شد به دیوار، سیگار پشت سیگار
بر سنگفرش کوچه، خوابیده بیسرانجام
این مرده ی کفن خــوار، سیگار پشت سیگار
صد صندلی در این ختم، بیسرنشین کبودند
مردی تکیده ، بیـــزار ، سیگار پشت سیگار
تصعید ِ لاله ی گوش ، با جیغهای رنگی
شک و شروع انکار، سیگار پشت سیگار
مُردم از این رهایی، در کوچههای بنبست
انگارها نـــه انگار ، سیگار پشت سیگار
این پنچ پنجه امشب، هم خوابگان خاکند
بدرود دست و گیتار، سیگار پشت سیگار
ماسیده شد تماشا، بر میله میله پولاد
در یک تنور نمدار ، سیگار پشت سیگار
صد لنزِ بیترحم، در چشم شهر جوشید
وین شاعران بیکار، سیگار پشت سیگار
در لابلای هر متن، این صحنه تا ابد هست
مردی بــه حال اقرار، سیگار پشت سیگار
اسطــورههای خاین ، در لابلای تاریـــخ
خوابند عین کفتار، سیگار پشت سیگار
عکس تو بود و قصّه ، قاب تو بـود و انکار
کوبیدمش به دیوار، سیگار پشت سیگار
مبهوت رد دودم، این شکوهها قدیمیست
تسلیم ِ اصل تکـرار ، سیگار پشت سیگار
کانسرو شعر سیگار ، تاریــــخ انقضاء خورد
سه، یک، ممیز چهار، سیگار پشت سیگار
ته ماندههای سیگار، در استکانی از چای
هاجند و واج انگـار ، سیگار پشت سیگار
خودکارِ من قدیمیست، گاهی نمینویسد
یک مارک ِ بــیخریدار، سیگار پشت سیگار
اقا خوب نیستا انقدر سیار پشت سیگار .
mesle hamishe ziba...
بسیار گیرا بود
گفتم خدایا همنشینم باش گفت: من مونس کسانی هستم که مرا یاد کنند!
گفتم چه آسان به دست می آیی؟!
گفت: پس آسان از دستم نده!
ممنون میشم اگر لحظه میهمان وب من باشید