لحن یعنی آواز خوش و موزون ، نوا ، کشیدن صدا ، یا اجتماع حالت های
صداهای مختلف. لحن نحوه ی خواندن و بیان کردن جملات است با توجّه
به شرایط موجود و فضای حاکم بر جمله و کلّ متن .
هر متن لحن خاصّ خود را – اعم از طنز یا جد- می طلبد.هر بند و جمله نیز
لحن خود را دارد و در هر بند انواع و اقسام لحن ها و حالات به کار گرفتـــه
می شود.
انواع لحن ها
1- لحن ستایشی :
ستایش مخصوص خداست و شاعر یا نویسنده در آن خداوند را به خاطر
آفرینش بی همتا ، قدرت بی نظیر و الطاف بی نظیرش می ستاید.
خواننده باید خود را موجودی از آفریده های او بداند که تسلیم او و شاکر
بخشش های اوست.
مثال: «آفــرین ،جـــان آفـــرین پاک را آن که جان بخشید و ایمــان خاک را
آسمان چون خیمه ای بر پای کرد بی ستون کرد و زمینش جای کرد »
(عطار)
2- لحن مدح:
مدح نوشته ای در باره ی انسان است که شاعر از طریق آن ، با کوچک تر
دانستن خود در مقابل ممدوح ، به بیان مطالبـــی می پرازد . اختلاف آن با
ستایش در این است که در ستایش ، شاعر یا نویسنده آزادانه تر می تواند
حرف خود را بزند امّا در مدح ،به ویژه مدح حاکمان ، این کار امکان پذیر نیست.
انواع مدح :
مدح بزرگان دینی و مذ هبی
محمّد کآفرینش هست خاکش هزاران آفرین بر جان پاکش
چراغ افروز چشم اهل بینش طـــراز کارگـــاه آفـــرینش
(نظامی)
مدح سلاطین و حاکمان
آیا شنیده هنرهای خسروان عجـــم / بیا ز خسرو خاور عیان ببین تو هنر
در این جهان که تواند چو شاه بود به / کـــدام خار بود چون صنوبر وعرعر
(فلاح)
مدح افرادی بزرگ که خدمتی به جامعه یا شخصی کرده اند .
«آفرین بر روان فردوســــی آن همایون نهاد فرخنده
او نه استاد بود و ما شاگرد او خداوند بود و ما بنده » ( انوری)
3- لحن خاطره :
داستان یا حادثه ای است که در خاطر انسان باقی می ماند و آن قدر برای
نویسنده اهمّیّت داشته که آن را نوشته است.خواننده ی خاطره ها باید آن
را به شیوه ای بخواندکه گویی ماجرا برای خودش اتّفاق افتاده است.
انواع خاطره : خاطرات بد ، خاطرات خوش ، عجیب ، اوّلیـــن آشنایــی ها و
برخوردها با اشیا و افراد و...
4- لحن حماسی :
حماسه به معنای داستان دلاوری و شجاعت است .کسی که شعر حماسی
را می خواندباید به گـــونه ای بخواند که این دلاوری ها را به شنونده منتـــقل
کند،پس لحن حماسی ، لحنی کوبنده و استوار است .
مثال:
«به مغز پشنگ اندرآمـد شتاب ت تن تن ، ت تن تن ، ت تن تن ، ت تن
چو دید آن سهی قدّ افراسیاب ت تن تن ، ت تن تن ، ت تن تن ، ت تن
(فردوسی)
5- لحن داستانی – روایی:
حکایت ، تعریف کردن صمیمانه ی داستانی کوتاه با آهنگی نرم و ملایم است
به گونه ای که شنونده یا از آن پند بگیرد یا تحت تأثیر قرار بگیرد.
حکایات معمولاً با عباراتی نظیر"آورده اند که ..." ، "یکی را شنیدم ..."،
"روزی ..."، " شنیدم ..." ،" نقل است که ..."،" یکی بود ، یکی نبود"
مثال:
«یک روز به وقت نیم روزان شد پیش شبان ، ز درد سوزان» (فتوحی)
«شنیدم که خروسی بود جهان دیده ...»( وراوینی)
6- لحن تعلیمی:
این لحن به لحن اندرزی نیز موسوم است، تلاش می کند با گویشی آرام در
دل شنونده نفوذ کرده و نکات مهمّ خوب زیستن رابه مخاطب خود القا کند.
در ایران این گونه نوشته بیشتر برای پندو اندرز به کار می رود.
مثال:
«زخـــــاک آفریــــــدت خداونـــــــد پاک / پس ای بنده !افتادگی کن چو خاک
حریص و جهان سوز و سرکش مباش / زخــــاک آفریـــدت ، آتش مبـــاش»
(سعدی)
7- لحن تغزّلی:
شعرتغزّلــــی شعری است که با احســاسات و عواطف انســان ســروکار
دارد.شاعران احساسات لطیف خود را در قالب اشعار منتشر می کنند و این
احساسات می توانندحالات مختلفی را به خود بگیرند.سروده ها ممکن است
از روی شــادی سروده شـــده باشند یا از روی غم و غصّه ، به خاطر وصال و
رسیدن به یار نوشته شده باشند یا ناشی از فراق یار.
مثال:
« شب عاشقان بی دل چه شبی دراز باشد!
تو بیــا کــــز اوّل شب در صبــــــح باز باشد
عجب است اگر توانـــــم زمحــبّت گریـــــزم
به کجـــــا رود کبـــوتر که اسیـتر باز باشد»
( سعدی)
8- لحن مناجات:
مناجات به معنی رازو نیاز گفتن و نیایش با خداوند است.انسان در این زمان
خود رابسیار کوچک فرض کرده ، آن چه را که در حضور دیگران نمـی تواند
بیان کند، با آه و زاری یا شکر و سپاس بیان می کند . از خدا می خواهد که
عاقبت به خیرش کند.
لحن مناجات آکنده از عاطفه و احساس و بیانگر حالت فروتنی و خاکساری
و تواضع بنده است.
مثال:
«خداوندگارا نظر کن به جود که جــرم آمد از بندگان در وجود
گناه آید از بنده ی خاکسار به امّیــــد عفو خــــداونــــــدگار» ( مولوی)
9- لحن گفت و گو( مناظره ، پرسش و پاسخ)
مناظره : یعنی رقابت کردن با یکدیگر در بحث و گفت و گو یا پرسش و پاسخ است.
لحن پرسش کننده معمولاً تند و محکم ، به دور از خرد گرایی و همراه با فخر
فروشی است . در حالــی که لحن پاسخ دهنده همواره آرام و متین و توأم با
خرد است.
مثال:
« نخستین بار گفتش کز کجایـــــی ؟ بگفت از دار ملــــک آشنایـــــی
بگفت آنجا به صنعت در چه کوشند؟ بگفت انده خرند و جان فروشند»
(نظامی)
رجز خوانی : که هر دو نفر به شرح دلاوری ها و نژاد و افتخارات خود با لحنی
حماسی می پردازند.مانند : رستم و اسفندیار
10- لحن طنز:
بیشتر در قالب حکایت خود نمایی می کند.طنز ها معمولاًدر پایان خود به نتیجه
می رسندوخواننده را تحت تأثیر قرار می دهند و می خنداند.
مثال:
« وای وای ! الهی رودت ببره ! حوصله ام سر رفت...» ( دهخدا)