ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

من دون کیشوتی مضحکم که بجای سرنیزه و کلاه خود مدادی در دست و قابلمه ای بر سر دارد! عکسی به یادگار از من بگیرید من انسان قرن بیست و یکم هستم!

حالم بد نیست

حالم بد نیست غم کم می خورم...
کم که نه! هر روز کم کم می خورم
آب می خواهم، سرابم می دهند
عشق می ورزم عذابم می دهند
خود نمی دانم کجا رفتم به خواب

از چه بیدارم نکردی؟ آفتاب!!!!
خنجری بر قلب بیمارم زدند
بی گناهی بودم و دارم زدند
دشنه ای نامرد بر پشتم نشست
از غم نامردمی پشتم شکست
سنگ را بستند و سگ آزاد شد
یک شبه بیداد آمد داد شد
عشق آخر تیشه زد بر ریشه ام
تیشه زد بر ریشه ی اندیشه ام
عشق اگر اینست مرتد می شوم
خوب اگر اینست من بد می شوم

دانستنی های جالب در مورد چشم انسان

۱۵ هزار بار پلک زدن در روز
پلک زدن اقدامی است که در طول روز بارها و بارها به صورت آگاهانه و یا بی اراده توسط انسان صورت می گیرد. دانشمندان معتقد هستند که انسان در طول روز در حدود ۱۵ هزار بار پلک می زند. این اقدام از آن جهت بسیار مهم است که در هر پلک زدن سطح چشم شما ضد عفونی شده و عوامل بیماری زایی که ممکن است بر روی سطح چشم شما وجود داشته باشند از بین می روند.


بینایی و مغز

حقیقت این است که آن چیزی را که ما می بینیم چشم نمی بیند و بلکه مغز ما است که آن را می بیند.


چشم در حقیقت یک وسیله عبور دهنده اطلاعات به مغز از طریق حسگرهای موجود در درون خود به بخشی از مغز است که وظیفه آن تحلیل داده ها و به وجود آوردن تصویری است که ما می بینیم.


جنس اشک

آیا می دانید که اشک انسان از چه چیزی درست شده است؟ در حقیقت اشک انسان از ترکیب ۳ ماده آب، چربی و مخاط تشکیل شده است و همچنین دارای مواد ضد عفونی کننده نیز است. در صورتی که بدن انسان هر کدام از این ۳ ماده را کم داشته باشد، بدن ناچار است با فشار به سایر بخش ها این مواد را تولید کرده و اشک که محصول نهایی ترکیب آنها است را تولید کند. در غیر این صورت چشم انسان خشک شده و از بین می رود.

چشم ها بعد از مغز، پیچیده ترین عضو بدن شما هستند. 

چشم ها بیش از ۲ میلیون بخش فعال دارند.

چشم ها در شرایط مناسب و صحیح می توانند روشنایی یک منبع نور را در فاصله ۵/۲۲ کیلومتری تشخیص دهند.

نزدیک به ۸۵ درصد کل معلومات شما از طریق چشم ها به دست می آید.

چشم ها از ۶۵ درصد مسیرهای منتهی به مغز استفاده می کنند.

چشم ها می توانند فوراً صدها ماهیچه و اندام را در بدن شما فعال کنند.

در طی یک عمر طبیعی، چشم ها می توانند مانند یک دوربین، ۲۴ میلیون عکس از دنیای اطرافتان برای شما بگیرند.

ماهیچه هایی که از داخل، چشم های شما را حرکت می دهند، قوی ترین عضلات برای این کار هستند. این عضلات ۱۰۰ برابر قوی تر از مقدار مورد نیاز هستند.

کره چشم افراد بزرگسال حدود ۵/۲ سانتیمتر قطر دارد. از کل سطح کره چشم، فقط یک ششم آن یعنی قسمت جلویی آن در معرض دید قرار دارد.

چشم ها تنها قسمتی از بدن هستند که می توانند در هر زمانی صد در صد فعال باشند، شب یا روز و بدون هیچ استراحتی.

پلک های چشم و ماهیچه های خارجی چشم نیاز به استراحت دارند، حالت لیز بودن و نرمی سطح چشم بایستی از نو تجدید شود، ولی خود چشم ها هرگز نیاز به استراحت ندارند.

با این همه، هر چند وقت یک بار به چشم هایتان استراحت دهید.

بی نگاهِ عشق

بی نگاهِ عشق مجنون نیز لیلایی نداشت
بی مقدس مریمی دنیا مسیحایی نداشت

بی تو ای شوق غزل‌آلوده‌یِ شبهای من
لحظه‌ای حتی دلم با من هم‌آوایی نداشت

آنقدر خوبی که در چشمان تو گم می‌شوم
کاش چشمان تو هم اینقدر زیبایی نداشت!

این منم پنهانترین افسانه‌یِ شبهای تو
آنکه در مهتاب باران شوقِ پیدایی نداشت

در گریز از خلوت شبهایِ بی‌پایان خود
بی تو اما خوابِ چشمم هیچ لالایی نداشت

خواستم تا حرف خود را با غزل معنا کنم
زیر بارانِ نگاهت شعر معنایی نداشت

پشت دریاها اگر هم بود شهری هاله بود
قایقی می‌ساختم آنجا که دریایی نداشت

پشت پا می‌زد ولی هرگز نپرسیدم چرا
در پس ناکامیم تقدیر جاپایی نداشت

شعرهایم می‌نوشتم دستهایم خسته بود
در شب بارانی‌ات یک قطره خوانایی نداشت

ماه شب هم خویش می‌آراست با تصویرِ ابر
صورت مهتابی‌ات هرگز خودآرایی نداشت

حرفهای رفتنت اینقدر پنهانی نبود
یا اگر هم بود ، حرفی از نمی آیی نداشت

عشق اگر دیروز روز از روز‌گارم محو بود
در پسِ امروز‌ها دیروز، فردایی نداشت

بی تواما صورت این عشق زیبایی نداشت
چشمهایت بس که زیبا بود زیبایی نداشت

استفاده از حلزونهای زنده به عنوان درمان ضدپیری در ژاپن

 
حلزونها از ازمان های دور به عنوان نوعی آفت باغها شناسایی شده اند اما به نظر می رسد که وقتی پای درمانهای ضدپیری درمیان باشد این موجودات کوچک بیشتر دوست هستند تا دشمن.

به گزارش خبرگزاری مهر، یک مرکز زیبایی در ژاپن دست به یک ابتکار عجیبی زده و به منظور درمانهای ضد پیری حلزونهای زنده را روی پوست می گذارد تا آنها روز پوست صورت مشتریان بخزند و خواص ماده لزجی از خود باقی می گذارند را به صورت انسان هدیه کنند. 

ماده لزجی که حلزون هنگام عبور از خود باقی می گذارد دربرگیرنده ترکیبی از پروتئینهای قدرتمند، آنتی اکسیدانها و هایولارونیک اسید است که گفته می شود به احیای رطوبت پوست کمک کرده، التهاب را فرو می نشاند و پوست مرده را از بین می برد.

طی این درمان 60 دقیقه ای که در "کلینیکال سالن" توکیو به عنوان یک مرکز زیبایی اجرا می شود، پوست صورت پیش از قرارگیری حلزونها پاکسازی شده و پس از آن حلزونها روی گونه ها و پیشانی گذاشته تا هرکجا که می خواهند بروند.

راه رفتن حلزونها روی پوست صورت در این مرکز زیبایی ژاپنی 243 دلار هزینه دربردارد که شامل چند مورد دیگر هم می شود.

یوکو مینیامی مدیر فروش در این مرکز ژاپنی اظهار داشت: مواد لزج حلزون به بازسازی سلولهای پوست صورت کمک می کند، بنابراین ما انتظار داریم که راه رفتن حلزون روی صورت بتواند پوست صدمه دیده را درمان کند.

براساس اظهارات مینیامی، این ماده به صدمات وارد شده توسط خورشید پوست صورت کمک می کند.

ممکن است در نگاه اول این نوع درمان ضدپیری منزجر کننده به نظر برسد، اما ماده لزج حلزون از کشفیات امروز نیست، این ماده از بیش از 2 هزار سال پیش کاربرد داشته است.

براساس مدارک به جا مانده از بقراط ( پزشک یونانی که بین سالهای 377 تا 460 قبل از میلاد می زیسته و پدر طب مدرن محسوب می شود)، حلزون خرد شده با شیر فاسد برای درمان التهاب به کار می رفته است، این درحالی است این ترکیب اخیرا در ژاپن و کره جنوبی محبوب شده است.

به رغم تاریخ طولانی استفاده از ماده چسبناک حلزون به عنوان یک اقدام زیبایی، تلاش این مرکز زیبایی الهام گرفته از ثبت کوه فوجی (بلندترین کوه ژاپن) در فهرست میراث جهانی یونسکو بوده است.

پوست صورت کوهنوردان به علت شدید نور آفتاب در معرض آسیب قرار می گیرد و قرار گیری آنها در ارتفاعات این موضوع را تشدید می کند، از این رو این درمان برای حل مشکل کوهنوردان درنظر گرفته شده است.

شیوع نوعی ویروس خطرناک چشمی در تهران و شهرستان‌ها

مرکز تحقیقات اپتیک و لنز ایران در پی شیوع نوعی بیماری ویروسی خطرناک چشمی در تهران و شهرستان‌ها هشدار داد و اعلام کرد: از آنجا که مراقبت‌های بهداشتی تا حد زیادی می‌تواند از ابتلا به این ویروس جلوگیری کند، ضروری است، هموطنان مراقبت‌های بهداشتی را در این زمینه به شدت افزایش دهند. به گزارش ایسنا، دکتر پرویز زرین بخش با اعلام این خبر گفت: بیماری ویروسی چشمی احتمالا از نوع «آدنو ویروس» است که در تهران و شهرستان‌ها فراگیر شده تا جایی که در برخی خانواده‌ها،‌ همه اعضای خانواده به آن دچار شده‌اند.

وی با اشاره به این که این ویروس باعث قرمزی شدید ملتحمه چشم (غشاء مخاطی نازک و شفافی که سطح داخلی پلک‌ها و جلوی کره چشم را می‌پوشاند) می‌شود و حالتی شبیه زنبورزدگی دارد، اظهار کرد: ورم زیاد، دردناک شدن پلک‌ها همراه با خروج چرک و ترشح، خونریزی زیر ملتحمه و در برخی موارد، کنده شدن لایه سطحی قرنیه (اپی تلیوم) از عوارض این بیماری است. دکتر زرین بخش یادآور شد: ضروری است همه افراد به ویژه کودکان و کسانی که از لنز چشمی استفاده می‌کنند و نیز کسانی که تازه عمل چشمی انجام داده‌اند، توصیه‌های بهداشتی را در مورد شست و شوی مداوم دست‌ها و صورت‌ با صابون مایع و پلک‌ها با شامپوی بچه رقیق شده انجام دهند. وی گفت: هم چنین ضروری است پس از تماس با وسایل عمومی مانند دستگیره‌های در، پول و اسکناس از ژل‌های استریل کننده استفاده شود.

وی به خانواده‌هایی که یکی از اعضای آنان به این ویروس مبتلا شده است، توصیه کرد: لازم است کلیه وسایل شخصی فرد مبتلا از دیگران جدا شده، جوشانده و رعایت بهداشت در مورد این افراد به شدت انجام شود.

به گفته دکتر زرین بخش، در صورت ابتلای فرد به این بیماری سه تا چهار هفته طول می‌کشد تا بیمار بهبود یابد و در برخی افراد که بیماری شدت بیشتری دارد، قرنیه فرد نیز درگیر شده که برای کاهش دید و بهبود سریع‌تر از لنزهای پانسمانی استفاده می‌شود.

وی به چشم پزشکان توصیه کرد که در مواجهه با این بیماری، کلیه وسایل و دستگاه‌هایی را که با این بیماران در تماس است از قبیل دستگیره‌های در، اسلیت لمپ (دستگاهی که چشم پزشک چشم بیمار را از پشت آن معاینه می‌کند) و دیگر دستگاه‌های چشم پزشکی را با مواد گندزدا استریل کنند. رئیس مرکز تحقیقات اپتیک و لنز ایران گفت: به نظر می‌رسد این ویروس از دیگر کشورها وارد ایران شده باشد که رعایت بهداشت فردی تا حد زیادی می‌تواند مانعی برای شیوع آن باشد.

۱۱ عادتی که شما را پیر می‌کند

شکی نیست که پیری روندی اجتناب ناپذیر است، اما با رعایت نکاتی می توان از سن واقعی خود احساس رضایت بیشتری داشت و حتی احساس جوانی کرد.

در این مطلب، متخصصان به شما یاد می دهند که چگونه احساس شادابی بیشتری داشته باشید و عادت هایی را که باعث می شود ظاهر شما پیرتر شود، کنار بگذارید.

۱- دیر خوابیدن: دیر خوابیدن و کمبود خواب باعث می شود شما ظاهر پیرتری پیدا کنید. کمبود خواب باعث ایجاد پف چشم و افتادگی و خستگی پلک های چشم می شود.

۲- کم تحرکی و ورزش نکردن: این عادت اشتباه را کنار بگذارید و روزانه ورزش کنید. ورزش میزان کورتیزول را کاهش می دهد و میزان تولید هورمون های مفید مانند تستوسترون را افزایش می دهد. علاوه بر آن فشار خون بالا را کنترل می کند و خلق و خو را بهبود می بخشد. روزانه ۳۰ دقیقه ورزش توصیه می شود.

۳- تمایل به خوراکی های شیرین: مصرف زیاد قند روند پیری قسمت های مختلف بدن را افزایش می دهد. مصرف قند زیاد نه تنها باعث افزایش وزن می شود، بلکه خطر بروز بیماری دیابت و حتی ناراحتی پوستی به ویژه آکنه و چین و چروک را افزایش می دهد. 

هنگام مصرف قند، روندی به نام گلیکیشن (glycation) رخ می دهد. در این روند، قند در جریان خون به پروتئین ها می چسبد و مولکول های جدید به نام (AGES) ایجاد می کند که پوست را آسیب پذیر می کند. در صورت تمایل به خوردن شیرینی، از شکلات تلخ با قند پایین استفاده کنید. 

خوابیدن به روی شکم و تماس پوست صورت با بالشت هایی از جنس کتان، کلاژن های پوست را می شکند و چین و چروک های دائمی به وجود می آورد

۴- سیگار کشیدن: هرچه زودتر، استعمال دخانیات را کنار بگذارید تا طول عمرتان افزایش یابد. نتایج تحقیقات نشان می دهد، افراد سیگاری که در ۳۵ سالگی سیگار را ترک می کنند نسبت به افرادی که سیگار کشیدن خود را ادامه می دهند، ۸ سال بیشتر عمر می کنند. 

دود سیگار، باعث رهایی رادیکال های آزاد می شود و خطر بروز هر نوع بیماری از جمله سرطان، بیماری قلبی، اختلال مشاعر و مرگ زودرس را افزایش می دهد.

۵- مالیدن چشم: اگر می خواهید ظاهر جوانی داشته باشید، چشم های خود را نمالید، زیرا این امر به تدریج باعث شکسته شدن کلاژن و در نهایت چین و چروک و شکسته شدن مویرگ ها می شود. 

برای تسکین درد چشم و التهاب، به جای مالیدن چشم می توانید دو کیسه چای سبز را پس از دم کردن چای و خنک شدن آن، به مدت ۱۰ دقیقه روی چشم بگذارید. استفاده از کرم های حاوی ویتامین K و D و رعایت یک برنامه غذایی معتدل موثر است.

۶- تغییر پی در پی وزن: با حفظ یک وزن مناسب جوان بمانید. کاهش و افزایش متوالی وزن، خطر بیماری قلبی و دیابت را افزایش می دهد.
خواب

۷- خوابیدن روی شکم: این طرز خوابیدن به پوست صورت آسیب می رساند. تماس پوست صورت با بالشت هایی از جنس کتان، کلاژن های پوست را می شکند و چین و چروک های دائمی به وجود می آورد. 

بر اثر اختلال در گردش خون این قسمت از صورت که به سمت بالش قرار دارد، پوست قادر به بازسازی نیست.
لذابرای حفظ ظاهر جوان پوست به پشت یا پهلو بخوابید.

۸- کنترل نکردن استرس: استرس حاد با بیماری های متعددی ارتباط دارد؛ از جمله بیماری قلبی عروقی، آسم و اختلال خودایمنی، بنابراین با کاهش استرس می توانید از بروز این خطرات پیشگیری کنید.

۹- نداشتن برنامه غذایی سالم: خوردن هله هوله یا غذاهای آماده و سرشار از نمک، چربی و کلسترول به تسریع روند پیری و چاقی مفرط منجر می شود. با افزایش وزن، خطر بروز بیماری قلبی عروقی و دیابت نیز افزایش می یابد.
اجتناب از خوردن غذاهای آماده و رو آوردن به غذاهای سبوس دار خطر بروز بیماری ها را کاهش می دهد. اسید چرب امگا ۳ موجود در ماهی های چرب مانند سالمون و تن، گردو و دانه کتان، التهاب بدن را کاهش می دهد و در حفظ سلامت پوست نقش مهمی دارد. 

سعی کنید بدی های دیگران را فراموش کنید و کینه ای نباشید؛ در غیر این صورت به تدریج احساس فرسودگی خواهید کرد

۱۰- نوشیدن ناکافی آب: افزایش میزان مصرف آب کلید جوانی است. آب برای حفظ رطوبت پوست و رسیدن ماده مغذی لازم به پوست مهم است. کمبود آب باعث خشکی، کشیدگی و پوسته پوسته شدن پوست می شود که به فرد ظاهری مسن می دهد. پوست خشک، حالت ارتجاعی کمتری دارد و به چین و چروک مستعدتر است.

۱۱- خصومت و دشمنی: سعی کنید بدی های دیگران را فراموش کنید و کینه ای نباشید؛ در غیر این صورت به تدریج احساس فرسودگی خواهید کرد. نتایج بررسی های متعدد، ارتباط بین بخشش و سلامت جسمی را نشان می دهد. نبخشیدن فعالیت عصبی را افزایش می دهد و باعث می شود کیفیت خواب شما پایین بیاید. کینه داشتن، استرس را افزایش می دهد. پس دیگران را ببخشید تا عمر طولانی تری داشته باشید.

ساده‌ترین راه‌ها برای جوان‌تر ماندن

زیبایی، انرژی و سلامت؛ زمان هر سه آنها را فرسایش می‌دهد مگر اینکه از این دستورالعمل ساده پیروی کنید.

آیا به نظر شما راهی برای مقابله با گذشت زمان وجود دارد؟ خب، بله حق باشماست، راهی وجود ندارد. شما اگر تعلل کنید زمان همه چیز را از دست‌تان درمی‌آورد. ولی تقریبا ۷۰ درصد عوامل پیری قابل‌کنترل هستند. در واقع می‌توان با رعایت نکاتی ساده سرعت حرکت عقربه‌های ساعت را کند کنید. پروفسور استیون استد، متخصص افزایش سن در دانشگاه سن آنتونیو تگزاس می‌گوید:« مردم صرفا قبول می‌کنند که باید به لحاظ حسی و ظاهری پیر شوند ولی واقعا کسی مجبور نیست چنین احساسی داشته باشد.» 

ظاهری جوان‌تر در دسترس شما

مردها معمولا با دیدن اولین چین و چروک‌های روی چهره عصبی می‌شوند و همین عصبانیت باعث ایجاد چین و چروک‌های بیشتری می‌شود. در واقع نخستین علائم بالا رفتن سن در چهره و در اطراف چشم‌ها ظاهر می‌شود. تحقیقات نشان داده افراد برای تشخیص سن دیگران بیشتر به اطراف چشم‌ها دقت می‌کنند. یکی از دلایل ایجاد چین و چروک در اطراف چشم‌ها اشعه ماورای بنفش خورشید است. برای شروع بهتر است استفاده از عینک آفتابی ضد‌اشعه ماورای بنفش را همیشه مدنظر داشته باشید.

اطراف چشم‌ها

با بالارفتن سن فرایند تجدید سلول‌ها کند می‌شود. در یک جوان ۲۰ساله لایه خارجی پوست هر ۲ هفته یک‌بار تعویض ‌شده و سلول‌های جدیدی به جای لایه قبلی متولد می‌شوند اما در ۵۰ سالگی این فرایند دوبرابر بیشتر زمان می‌برد. در عین حال پوست شما به مرور کلاژن از دست می‌دهد. کلاژن پروتئینی است که در زیر لایه سطحی پوست قرار دارد. هر دو عامل فوق باعث بروز چین و چروک و افتادگی‌های کیسه‌مانند در پوست می‌شوند به خصوص در اطراف چشم‌ها.جایی که پوست از همه جا نازک‌تر است. دکتر کمرون رخسار، متخصص پوست و لیزر می‌گوید: «چین و چروک‌ها دقیقا باعث می‌شوند شما مسن‌تر به نظر برسید.» او معتقد است استفاده از رتین A یا رتینول باعث می‌شود کلاژن جدید زیر پوست ساخته شود.

اصلاح سر
اگر موهایتان ریزش دارد بهتر است بیشتر به آرایشگاه بروید. به گفته جان آلن، کارشناس زیبایی در مراحل اولیه ریزش مو شما می‌توانید با کوتاه نگه داشتن موها آن‌را پرپشت‌تر نشان دهید. اگر موها کوتاه باشند خواه نانخواه حالت مستقیم و پرمانند پیدا می‌کنند و ضخیم‌تر و پرپشت‌تر نشان می‌دهند اما موهای بلند دسته دسته قرار گرفته و پوست سر را نمایان می‌کند یعنی همان چیزی که شما سعی در پوشاندن آن دارید. جان آلن معتقد است بسیاری از مردان در دهه ۴۰ می‌توانند مدل موی بسیار بهتری در مقایسه با دهه ۲۰ زندگی خود داشته باشند.

خوب بخوابید
کم‌خوابی و بی‌خوابی مزمن می‌تواند به سرعت باعث پیرشدن چهره شود. دلیل این است: ماهیچه‌های خارجی چشم هنگام خواب توأم با حرکات سریع چشم ورزش می‌کنند و اگر مورداستفاده قرار نگیرند تحلیل می‌روند. حلقه‌هایی که پس از یک شب کم‌خوابی یا بی‌خوابی دور چشم‌ها دیده می‌شود نتیجه همین اتفاق است. اگر نمی‌توانید بخوابید شب غذایی با کربوهیدرات پایین نخورید. مطالعه محققان استرالیایی در سال۲۰۰۸ نشان داده مردانی که قبل از خواب کربوهیدرات مصرف می‌کنند به وضوح فاز خواب توأم با حرکات سریع چشم در آنها طولانی‌تر است نسبت به کسانی که قبل از خواب غذایی با کربوهیدرات پایین خورده‌اند. کربوهیدرات‌ها به تولید استیل کولین کمک می‌کنند که یک میانجی عصبی است که خواب توأم با حرکات سریع چشم را تشدید می‌کنند. اگر هم نگران افزایش وزن هستید بروید سراغ کربوهیدارت‌های پیچیده مثل سیب‌زمینی پخته یا نان‌هایی که با آردهای غیرفرآوری شده (آردهایی که سفید نباشند) تولید شده باشند.

حس کنید جوان‌تر هستید
اگر می‌خواهید جوان بمانید کالری کمتری مصرف کنید. تحقیقات دانشمندان آلمانی نشان داده کم‌خوردن می‌تواند عوامل التهابی و ایجادکننده مقاومت نسبت به انسولین(عامل ایجاد دیابت) را کاهش دهند. مطالعات دیگر نشان داده افرادی که ۳۰ درصد از کالری روزانه‌شان کم کنند، حافظه‌شان تقویت می‌شود. برای اینکه حس بهتری داشته باشید موارد زیر را به دقت بخوانید.

خنده از ته دل
به گفته پروفسور تری اورلیک یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های بین یک کودک و یک آدم بزرگسال این است که کودک هیچ‌گونه نگرانی و دغدغه ذهنی ندارد. شما می‌توانید با خندیدن تأثیر استرس و مشغله‌های ذهنی و فکری فرایند پیری را کاهش دهید.خنده با کاهش میانجی‌هایی که بر اثر استرس آزاد می‌شوند، تأثیر مخرب این میانجی‌های شیمیایی را کمتر می‌کند. همچنین خنده برای قلب بسیار مفید است. تحقیقات دانشمندان دانشگاه مریلند نشان داده هنگام استرس با ترشح مواد تنگ‌کننده رگ فشار فراوانی به قلب و سیستم گردش خون وارد می‌شود اما هنگام خنده موادی آزاد می‌شود که باعث گشادشدن رگ‌ها و کاهش فشار قلب می‌شود.

صبحانه بخورید

ایجاد یک شکم بزرگ و حجیم همزمان با بالارفتن سن نه تنها شما را بدقیافه می‌کند بلکه باعث ایجاد اختلال در هورمون‌های مردانه هم می‌شود. تحقیقات نشان داده افرادی که اضافه‌وزن زیاد دارند با مشکلاتی مرتبط با کاهش هورمون‌های مردانه روبه‌رو می‌شوند. خوردن درست صبحانه (به خصوص صبحانه‌ای پر از پروتئین) یکی از راه‌هایی است که اندازه شکم شما را در حد معقولی نگه می‌دارد.مطالعات متعددی این قضیه را اثبات کرده‌اند. مطالعات نشان داده ۱۹ درصد از مردان بالای ۴۰ سال صبحانه را به‌ طور کلی کنار می‌گذارند در حالی که افراد زیادی هستند که با خوردن پروتئین هنگام صبحانه چندین کیلو وزن کم کرده‌اند. افرادی که می‌خواهند وزن کم کنند و برای صبحانه تخم‌مرغ می‌خورند، ۶۵ درصد بیشتر از افرادی که نان شیرینی (با همان مقدار کالری) می‌خورند وزن کم کرده‌اند.

قلب‌تان را قوی کنید

اگر می‌خواهید جوان بمانید قلب‌تان را قوی‌تر کنید. با اجرای مقدار و زمان مناسبی از ورزش‌های شدید مثل دوچرخه‌سواری و دویدن، می‌توانید شدت ضربان قلب و مقدار اکسیژنی که به بدن می‌رسد را افزایش دهید. در نتیجه قلب خون را آرام‌تر و البته مؤثرتر در سراسر بدن به گردش درمی‌آورد. به گفته دکتر مایکل لائر از موسسه ملی قلب و ریه آمریکا، در طول زندگی معمولا قلب ۳میلیارد‌بار ضربان دارد و اگر کسی بتواند شدت این ضربان را کاهش دهد (که با ورزش منظم و مناسب امکان‌پذیر است) می‌تواند انتظار طول عمر بیشتری داشته باشد.

ایجاد تفاوت

با بالارفتن سن قوای ذهنی هم آرام‌آرام رو به افول می‌گذارند. شما می‌توانید این روند را کند کنید؛ خیلی ساده با ساختارشکنی در رفتارهای روزمره که به صورت عادت درآمده‌اند. مثلا می‌توانید چند ۱۰‌متر را عقب عقب راه بروید یا با دست دیگرتان مسواک بزنید. به گفته دکتر دانیل ایمن، با انجام چنین کارهایی گردش خون مغز بیشتر شده و ارتباطات عصبی را تجدید می‌کند. در عین حال تحقیقات پروفسور گری اسمال، مدیر بخش حافظه و افزایش سن دانشگاه UCLA نشان داده تمرین دادن مغز یعنی ورزش‌هایی که روی تکنیک‌های حافظه موثر هستند، می‌تواند توانایی ادراکی یک آدم ۴۵ ساله را به اندازه توان ذهنی یک جوان ۳۰ ساله شاداب و تازه کند. به‌عنوان نمونه برای به ذهن سپردن اینکه باید تخم‌مرغ و تمبر خریداری کنید می‌توانید تصویری از یک تخم‌مرغ با یک تمبر روی آن بسازید و آن‌را به‌خاطر بسپارید.

10 توصیه برای هضم بهتر غذا

همه ما در طول زندگی با مشکلات گوارشی مواجه می‌شویم. مشکلاتی از قبیل یبوست، سوءهاضمه و سوزش معده. در این مواقع دنبال راه‌حل‌هایی می‌گردیم تا این مشکلات ناخوشایند را رفع کنیم. در این مطلب کوتاه چند توصیه برای مقابله با مشکلات گوارشی و هضم بهتر غذا برایتان داریم.

کاهش مصرف لاکتوز احتمال دارد مشکلات گوارشی شما به مشکلی به نام عدم تحمل لاکتوز مربوط باشد. یعنی این که با خوردن مواد غذایی حاوی لاکتوز مانند شیر دچار مشکل شوید. برای همین توصیه می‌کنیم به جای شیر گاو از شیرهای گیاهی مانند شیربرنج یا شیرسویا که سرشار از کلسیم هستند استفاده کنید.



برخی از داروها مانند آنتی‌هیستامین‌ها و داروهای ضدافسردگی با معده سر سازگاری ندارند. برای تسکین ترش‌کردگی معده و هضم راحت‌تر غذا یک تا دو قاشق چایخوری پودر نارون قرمز را در یک لیوان آب داغ ریخته و میل کنید.

محصولات پروبیوتیک
آنتی‌بیوتیک‌ها میکروب‌ها را از بین می‌برند و در این میان به باکتری‌های مفید و بی‌ضرر نیز رحم نمی‌کنند. این باکتری‌های مفید یا پروبیوتیک‌ها به روده‌ها کمک می‌کنند تا مواد غذایی، بهتر جذب شود. برای همین لازم است که به فکر احیای این پروبیوتیک‌ها باشید. برای این کار می‌توانید از محصولات لبنی مانند ماست پروبیوتیک استفاده کنید و یا این که مکمل مصرف کنید.

آب بنوشید

بدانید و آگاه باشید که نوشیدن آب کافی یعنی یک تا دو لیتر آب در روز برای یک فرد بزرگسال لازم است تا بتوانند مواد غذایی را بهتر هضم و دفع کنند.

فیبرها را دریابید

برای رفع مشکلات گوارشی فیبر بیشتری مصرف کنید. برای این کار هم میوه‌های تازه یا خشک، سبزیجات، آجیل‌ها، حبوبات و غلات کامل میل کنید.

کمی ورزش کنید

عدم تحرک می‌تواند باعث کند شدن روند هضم غذا شود. اما ورزش منظم به عملکرد روده‌ها و دفع غذا سرعت بیشتری می‌دهد.

خودتان را نگه ندارید
به محض این که نیاز به دستشویی داشتید خودتان را نگه ندارید. چون این کار به مرور باعث بروز مشکلات گوارشی خواهد شد.

بخندید

عمل خندیدن روده‌ها را «مشت و مال» می‌دهد و با استرس مقابله می‌کند. استرس زیاد باعث تنبل شدن روده‌ها می‌شود.

مواد غذایی هضم کننده

بعد از هر وعده غذایی یک عدد کیوی یا آناناس میل کنید. این میوه‌ها حاوی آنزیم‌هایی هستند که به هضم غذا کمک می‌کنند. همچنین بهتر است چند دانه زیره یا هل بجوید. به غذاهایتان رزماری و نعنا اضافه کنید. از مصرف شاهی و آرتیشو غافل نشوید. همه این خوراکی‌ها به هضم بهتر غذا کمک می‌کنند.

از این‌ها بپرهیزید

از مصرف کافئین(موجود در قهوه و شکلات)، نوشیدنی‌های گازدار و غذاهای چرب بپرهیزید.

۱۰خوراکی کاهنده وزن

بیشتر ما دوست داریم وزن کم کنیم تا اندام مناسبی داشته باشیم. در این زمینه حتماً لازم نیست رژیم بگیریم؛ به جای خوردن غذاهای آب پز کافی است ورزش کنیم و غذاهای کاهش دهنده وزن به برنامه غذایی مان بیفزاییم.*قارچ:به نقل از سایت «MSN»، قارچ کم کالری و کم چرب است اما غنی از ویتامین است.
* سفیده تخم مرغ: کالری و رسوب چربی را می سوزاند.

کم کربو

هیدرات و غنی از ویتامین و ماده معدنی است و پس از ورزش، انرژی ایجاد می کند و با ایجاد سیری، فرد دیرتر احساس گرسنگی می کند.

*سیب: میوه ای غنی از فیبر است و مانع از اضافه وزن می شود.

* گل کلم: این گیاه کم کالری اما سرشار از ویتامین است. علاوه بر آن اشتها را کم می کند.

*دارچین: میزان قند خون را ثابت نگه می دارد و میزان تمایل به غذاهای شیرین را نیز کنترل می کند.

*فلفل: رسوب چربی را می سوزاند و سموم را از بدن دفع می کند.

* ترب قرمز: سرشار از فیبر است و با ایجاد سیری مانع از افزایش وزن می شود.

* شکلات تلخ (کاکائو): علت مصرف نکردن شکلات، بالا بودن کالری آن است. اما در صورت مصرف محدود آن، شکلات تلخ باعث کاهش وزن می شود.

*ماش: حبوبات سرشار از ویتامین است و در کاهش وزن و هضم غذا موثر است.

۱۰ ماده غذایی موثر برای سلامت موها

برای داشتن موهایی سالم و درخشان پروتئین را در رژیم غذایی فراموش نکنید.

وی ۱۰ ماده غذایی موثر در سلامت مو را معرفی کرده است که عبارتند از:

- ماهی سالمون یا ماهی آزاد: این ماهی سرشار از پروتئین و اُمگا ۳ است این ماده برای سلامت موها ضروری است.

- گردو: از مواد خوراکی‌ است که دارای اسیدهای چرب ضروری اُمگا ۳ بوده و سرشار از ویتامین E و B۷ است. کمبود ویتامین B۷ در بدن باعث ریزش موها می شود. گردو حاوی مس است که این ماده معدنی در حفظ رنگ طبیعی موها و درخشندگی آن موثر است.

- صدف خوراکی: این ماده غذایی سرشار از روی است که کمبود آن در بدن منجر به ریزش مو و حتی مژه ها می شود. کمبود روی در بدن همچنین موجب خشکی و پوسته شدن پوست سر می‌شود.

- سیب زمینی شیرین: حاوی بتاکاروتن بوده که پیش ساز ویتامین آ در بدن و ضد سرطان قوی است و برای رشد و سلامت موها موثر است.

- تخم مرغ: منبع عالی از پروتئین و حاوی سولفور، آهن، روی و سولنیوم است. آهن باعث اکسیژن رسانی به فولیکول های مو شده و کمبود آن در بدن منجر به ریزش مو بویژه در بانوان می‌شود.

- اسفناج: دارای آهن، بتاکاروتن و ویتامین C است. ویتامین C در سلامت موها بسیار موثر است.

- عدس: پروتئین، آهن، ویتامین B۷ و روی از مواد معدنی موجود در عدس هستند.

- ماست‌های طعم دار و اغلب حاوی میوه‌جات. این نوع ماست حاوی ویتامین‌های B۵ ، D و پروتئین است.

- زغال اخته: این میوه حاوی ویتامین C است که کمبود آن به شکنندگی موها می انجامد.

- مرغ: ویتامین B موجود در مرغ به استحکام مو کمک می کند.

پیشگیری از سرطان ریه با سیرخام

خواص سیرخام مربوط به وجود نوعی ماده شیمیایی موسوم به «آلیسین» در آن است. این ماده پس از کوبیدن یا خرد کردن سیرخام آزاد می‌شود و علاوه بر کاهش التهاب در بدن، آسیب ناشی از مولکول‌های رادیکال‌ آزاد به سلول‌ها را نیز می‌کاهد. نتایج پژوهش‌ها نشان می‌دهد که مصرف معمول سیرخام خطر ابتلا به سرطان ریه در افراد غیرسیگاری را تا 44 درصد کاهش می‌دهد. مطالعات نشان می‌دهد که مصرف سیرخام در افراد سیگاری نیز خطر ابتلا به سرطان ریه را تا 30 درصد کاهش می‌دهد. به گزارش فاکس نیوز، طبق پژوهش‌های پیشین در دانشگاه استرالیای جنوبی سیر خطر ابتلا به تومورهای روده‌ای را تا یک سوم کاهش می‌دهد و احتمال سرماخوردگی و خطر بروز التهاب در بدن را نیز کمتر می‌کند.

زبانها و گویش‌های ایرانی

در این کتب که از اواخر قرن سوم تا قرن دهم هجری تألیف یافته به بیش از چهل گویش ایرانی اشاره شده است که فهرست آنها را در زیر می آوریم:
۱) ارانی :
گویش ناحیه اران و بردع در قفقاز بوده است. اصطخری و مقدسی از آن یاد کردهاند.
مقدسی درباره آن مینویسد: « در اران سخن میگویند و فارسی ایشان قابل فهم است و در حروف به خراسانی نزدیک است.»

منبع:

۲) مراغی :
حمدالله مستوفی مینویسد: « تومان مراغه چهار شهر است : مراغه و بسوی (؟) و خوارقان و لیلان ... مردمش سفید چهره و ترک وش میباشند ... و زبانشان پهلوی مغیر است. »
در نسخه دیگر « پهلوی معرب » ثبت شده و محتمل است که در این عبارت کلمهی معرب تصحیف مغرب باشد ، یعنی گویش پهلوی مغربی . زیرا که در غالب آثار نویسندگان بعد از اسلام همهی گویشهای محلی را که با زبان فارسی دری متفاوت بوده به لفظ عام پهلوی یا فهلوی میخواندند.
۳) همدانی و زنجانی :
مقدسی دربارهی گویش این ناحیه تنها دو کلمه زیر را ثبت کرده است: « واتم » و « واتوا ».
شمس قیس رازی یک دو بیتی را در بحث از وزن فهلویات آورده و آن را از زبان « مردم زنگان و همدان » می­شمارد.
حمدالله مستوفی درباره مردم زنجان مینویسد : زبانشان پهلوی راست است.
۴) کردی :
یاقوت حموی قصیدهای ملمع از یک شاعر کُرد به نام « نوشروان بغدادی » معروف به « شیطان العراق » در کتاب خود آورده است.
۵) خوزی :
گویش مردم خوزستان که در روایات حمزه اصفهانی و ابن الندیم نیز از جمله زبانهای متداول در ایران ساسانی شمرده شده است. اصطخری دربارهی گویش این ناحیه مینویسد : « عامهی ایشان به فارسی و عربی سخن میگویند ، جز آنکه زبان دیگری دارند که نه عبرانی و نه سریانی و نه فارسی است. » و ظاهرا مرادش گویش ایرانی آن سرزمین است.
مقدسی نیز دربارهی گویش مردم خوزستان نکاتی را ذکر میکند که گویا مربوط به فارسی متداول در خوزستان است ، نه گویش خاص محلی.
۶) دیلمی :
اصطخری دربارهی این ناحیه مینویسد: « زبانشان یکتاست و غیر از فارسی و عربی است »
مقدسی نیز میگوید : « زبان ناحیهی دیلم متفاوت و دشوار است.»
۷) گیلی یا گیلکی :
ظاهرا گویشی جداگانه از دیلمی بوده است. اصطخری مینویسد : « در قسمتی از گیلان (جیل) تا آنجا که من دریافتهام طایفهای از ایشان هستند که زبانشان با زبان جیل و دیلم متفاوت است. »
و مقدسی میگوید : « گیلکان حرف خاء ( یا حاء ) به کار میبرند.»
۸) طبری یا (مازندرانی) :
این گویش دارای ادبیات قابل توجهی بوده است. میدانیم که کتاب « مرزبان نامه » به گویش طبری تألیف شده بود و از آن زبان به فارسی دری ترجمه شده است.
ابن اسفندیار دیوان شعری را به زبان طبری با عنوان « نیکی نامه » ذکر میکند و آن را به « اسپهبد مرزبان بن رستم بن شروین » مؤلف « مرزبان نامه » نسبت میدهد. در « قابوس نامه » نیز دو بیت به گویش طبری از مؤلف ثبت است. ابن اسفندیار از بعضی شاعران این سرزمین که به گویش طبری شعر میگفتهاند یاد کرده و نمونهای از اشعار ایشان را آورده است. در « تاریخ رویان » اولیاء الله آملی نیز ابیاتی از شاعران مازندرانی به گویش طبری ضبط شده است.
اخیرا چند نسخهی خطی از ترجمهی ادبیات عرب به گویش طبری و نسخههایی از ترجمه و تفسیر قرآن به این گویش یافت شده که از روی آنها میتوان دریافت که گویش طبری در قرنهای نخستین بعد از اسلام دارای ادبیات وسیعی بوده است. مجموعهای از دو بیتیهای طبری که به « امیری » معروف و به شاعری موسوم به « امیر پازواری » منسوب است ، در مازندران وجود داشته که « برنهارد درن » خاور شناس روسی نسخه آنها را به دست آورده و زیر عنوان « کنزالاسرار » در سن پطرز بورگ (یا - سن پطرز بورغ) با ترجمهی فارسی چاپ کرده است.
مقدسی مینویسد که زبان طبرستان به زبان ولایت قومس و جرجان نزدیک است ، جز آنکه در آن شتابزدگی هست.
۹) گشتاسف :
دربارهی مردم این ناحیه (در قفقاز کنار دریای خزر میان رودهای ارس و کر) حمدالله مستوفی مینویسد : « زبانشان پهلوی به جیلانی باز بسته است.»
۱۰) قومس و جرجان (گرگان) :
مقدسی در ذکر زبان مردم این دو ناحیه مینویسد : « زبانشان به هم نزدیک است. میگویند « هاده » و « هاکن » و شیرینیای در آن هست.»
۱۱) رازی :
مقدسی دربارهی اهل اقلیم الجبال مینویسد : زبانهای گوناگون دارند. اما در ری حرف « راء » را به کار میبرند. میگویند: « راده »و « راکن». از زبان رازی در جاهای دیگر نیز اطلاعاتی دادهاند. شاعری به نام « بندار رازی » اشعاری به زبان مردم این شهر دارد که از آن جمله چند بیتی در « المعجم » ثبت است.
۱۲) رامهرمزی :
دربارهی زبان مردم این ناحیه ، مقدسی تنها اشاره میکند که : « زبانی دارند که فهمیده نمیشود.»
۱۳) فارسی :
اصطخری دربارهی یکی از سه زبان متداول در استان فارس مینویسد : « فارسی زبانی است که به آن گفتگو میکنند ، و همهی مردمان فارس به یک زبان سخن میگویند ، که همه آن را می­فهمند ، مگر چند لفظ که متفاوت است و برای دیگران دریافتی نیست.»
۱۴) فهلوی یا پهلوی :
بنابر نوشته اصطخری « زبان نوشتن عجم - ظاهرا یعنی ایرانیان غیر مسلمان - و وقایع و نامه نویسی زرتشتیان (زردشتیان) با یکدیگر پهلوی بوده که برای دریافتن عامه به تفسیر احتیاج داشته است.» و گمان میرود مراد او همان زبان است که در حدود اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری چند کتاب دینی زرتشتی مانند « دینکرد » و « بندهش » را به آن تألیف کردهاند.
۱۵) کرمانی :
مقدسی مینویسد که : « زبان مردم این سرزمین قابل فهم است و به خراسانی نزدیک است.»
اصطخری آورده است که: « زبان مردم کرمان همان زبان فارسی است.»
۱۶) مکری :
بر حسب نوشتهی اصطخری زبان مردم مکران ، فارسی و مکری بوده است.
مقدسی نوشته است که : « زبان مردم مکران وحشی است.»
۱۷) بلوچی :
اصطخری نوشته است که : « بلوچان و اهل بارز جز فارسی زبان دیگری نیز دارند.»
۱۸) کوچی یا قفصی :
طائفه قفص یا کوچ که ذکر ایشان در بیشتر موارد و منابع با بلوچان یک جا میآید ، بر حسب نوشتهی اصطخری بجز فارسی زبان دیگری نیز داشتهاند که « قفصی » خوانده شده است.
مقدسی درباره طوایف « کوچ و بلوچ » مینویسد: « زبانشان نامفهوم است و به سِندی شبیه است.»
۱۹) نیشابوری :
بر حسب نوشتهی مقدسی ، زبان مردم نیشابور فصیح و قابل فهم بوده است ، جز آنکه آغاز کلمات را کسره میدادند و « یائی » بر آن میافزودند. مانند: « بیگو » ، « بیشو » ، و « سین » ای بی­فایده (به بعضی صیغههای فعل) علاوه میکردند. مانند: « بخردستی » ، « بگفتستس » ، « بخفتستی » و آنچه به این میماند. و در آن سستی و لجاجی بوده است. و مینویسد که: « این زبان برای خواهش مناسب است.»
۲۰) هروی :
مسعودی مینویسد که : « بهرام همهی زبانها را میدانست و در خشم به عربی ، در جنگ به ترکی ، و در مجلس عام به زبان دری و با زنان به زبان هروی سخن میگفت.
مقدسی مینویسد : « زبان مردم هرات وحشی است و در همهی اقالیم وحشیتر از زبان هرات نیست.» و این زبان را زشت شمرده و برای طویله مناسب دانسته است.
۲۱) بخارایی :
زبان بخارایی بنابر نوشتهی اصطخری ، همان زبان سغدی بوده است با اندک اختلافی ، و مینویسد که زبان « دری » نیز داشتهاند. مقدسی مینویسد که : « در زبان ایشان تکرار فراوان است.» مثلا میگویند « یکی مردی دیدم » یا « یکی ادرمی دادم » ؛ و در میان گفتار کلمه « دانستی » را بیهوده مکرر میکنند.» سپس میگوید که زبان ایشان « دری » است و هر چه از آن جنس باشد دری نامیده می­شود زیرا که آن زبانی است که بدان نامهی سلطنتی را مینویسند و عریضه و شکایت به این زبان نوشته میشود ؛ و اشتقاق این لفظ از « در » است یعنی زبانی که در « دربار » به آن گفتگو میکنند.
۲۲) مروی :
مقدسی مینویسد که در زبان ایشان سنگینی و درازی و کششی در آخرهای کلمات هست و مثال میآورد که : « مردم نیشابور میگویند « برای این » و مرویان میگویند « بترای این » و یک حرف می­افزایند ، و اگر دقت کنی از اینگونه بسیار مییابی.» و جای دیگر مینویسد : « این زبان برای وزارت مناسب است.»
یاقوت در کلمهی « ماشان » که نام نهری است مینویسد : « مردمان مرو آن را با جیم بجای شین ادا می­کنند.»
۲۳) خوارزمی :
اصطخری مینویسد : « زبان مردم خوارزم یکتاست و در خراسان هیچ شهری نیست که مردمانش به زبان ایشان سخن بگویند.» یاقوت در ذکر قصبه « نوزکاث » مینویسد : « شهرکی است نزدیک جرجانیهی خوارزم و « نوز» به زبان خوارزمی به معنی جدید است ، و آنجا شهری است که نامش « کاث » است ، و این را یک « کاث جدید » خواندهاند.
ابوعلی سینا در رسالهی « مخارج الحروف » تلفظ حرفی را که « سین زائی » خوانده از مختصات حروف ملفوظ زبان خوارزمی ذکر میکند.
۲۴) سمرقندی :
مقدسی مینویسد : « مردم سمرقند را که میان کاف و قاف است به کار میبرند و می­گویند « بکردک(ق)م » ، « بگفتک(ق)م » و مانند این ، و در زبانشان سردیای هست.»
۲۵) صُغدی (سُغدی) :
مقدسی مینویسد : « مردم ولایت صغد زبانی جداگانه دارند که با زبانهای روستاهای بخارا نزدیک است ، اما بکلی جداست ، اگر چه زبان یکدیگر را میفهمند.»
۲۶) بامیانی و طخارستانی :
به نوشتهی مقدسی با زبان بلخی نزدیک بوده ، اما پیچیدگی و دشواری داشته است.
۲۷) بلخی :
زبان مردم بلخ در نظر مقدسی زیباترین ِزبانها بوده اما بعضی کلمات زشت در آن وجود داشته است و مینویسد که : « این زبان برای پیام آوری مناسب است.»
۲۸) جوزجانی :
به نوشتهی مقدسی زبان این ناحیه ، میانهی زبان مروزی و بلخی بوده است.
۲۹) بستی :
همینقدر نوشتهاند که زبانی زیبا بوده است.
۳۰) طوسی و نسایی :
نزدیک به زبان نیشابوری بوده است.
۳۱) سجستانی :
مقدسی نوشته است که : « در زبان ایشان ستیزه جویی و دشمنی وجود دارد. صوتها را از سینه بیرون میآورند و آواز را بلند میکنند.» و میگوید : « این زبان برای جنگ خوب است.»
۳۲) غوری :
شاید زبان این ناحیه همان بوده باشد که اکنون « پشتو » خوانده میشود. در هر حال با فارسی دری متفاوت بوده است. بیهقی مینویسد : « امیر ... دانشمندی را به رسولی آنجا فرستاد ، با دو مرد غوری از آن بوالحسن خلف و شیروان تا ترجمانی کنند.»
۳۳) چاچی (شاشی) :
مقدسی نوشته است که : « زبان این ناحیه زیباترین زبان هیطل است.» و از این نکته درست معلوم نیست که رابطهی آن با زبانهای ایرانی چه بوده است؟
۳۴) قزوینی :
دربارهی زبان مردم این شهر تنها این نکته را ذکر کردهاند که قاف به کار میبرند و بیشتر ایشان برای معنی جید ( = خوب) میگویند « بخ ».
۳۵) گویشهای روستائی خراسان :
مقدسی مینویسد : « کوچکترین شهری از خراسان نیست مگر آنکه روستاهای آن زبان دیگری داشته باشند.»
۳۶) شیرازی :
در گلستان سعدی بیتی هست که در بعضی نسخهها در عنوان آن نوشته اند « ترکیه » و گاهی « شیرازیه » و در هر حال به گویش محلی شیراز است.
در کلیات سعدی نیز یک مثنوی ملمع با عنوان « مثلثات » به عربی و فارسی و شیرازی باقی است.
در دیوان حافظ هم غزل ملمعی متضمن بعضی مصراعها به گویش شیرازی ثبت است. چندی پس از زمان حافظ ، شاعری از مردم شیراز به نام « شاه داعی » منظومههایی به این زبان سروده است.
۳۷) نیریزی :
در یک جنگ خطی مکتوب در قرن هشتم اشعاری با عنوان « نیریزیات » ثبت شده است و در همین جنگ فصلی دیگر با عنوان « فهلویات » آمده که شاید به گویش شیرازی باشد.
۳۸) اصفهانی :
اوحدی اصفهانی چند غزل به گویش محلی اصفهان سروده است که در دیوانش ثبت است. عبارتی به گویش اصفهانی نیز در لطایف عبید زاکانی آمده است.
۳۹) آذری :
یکی از گویشهای ایرانی که تا اواخر قرن دهم هجری در آذربایجان متداول بوده است. ابن حوقل زبان مردم آن سرزمین را فارسی میخواند که مراد از آن ، یکی از گویشهای ایرانی است و به تعدد این گویشها نیز اشاره میکند.
مسعودی (قرن چهارم) پس از آنکه همه زبانهای ایرانیان را فارسی خوانده به اختلاف گویشها اشاره کرده و نام گویش « آذری » را در ردیف پهلوی و دری آورده است.
یاقوت حموی نیز زبان مردم آذربایجان را یکجا « آذریه » و جای دیگر « آذربیه » نوشته است و میگوید که جز خودشان کسی آنرا نمیفهمد.
همام تبریزی غزلی به گویش محلی تبریز داد که متن آن را عبید زاکانی در مثنوی « عشاقنامه »ی خود درج کرده است.
در دیوان شاه قاسم انوار تبریزی نیز چند غزل به این گویش وجود دارد و در رسالهی روحی انارجانی فصل­هایی به زبان عامیانهی تبریز در قرن دهم ثبت است.
۴۰) اردبیلی :
ابن بزاز در « صفوهٔالصفا » جملههایی را از زبان شیخ صفی الدین با قید زبان اردبیلی نقل کرده و سپس دو بیتیهای متعددی را از شیخ آورده که به احتمال کلی به همان گویش اردبیل است. شاید با آذری متداول در تبریز و شهرهای دیگر آذربایجان تفاوتهایی جزئی داشته است.
اما چنانکه از مطلب مذکور در فوق دریافته میشود ، آگاهی ما از گویشهای متعددی که در قرون پیشین در سرزمین پهناور ایران رایج بوده است ، اجمالی است و غالبا تنها به نام آنها منحصر است. فقط گاهی جمله­های کوتاه یا مصراعی و بیتی از آنها قید کردهاند و در موارد معدود نمونه گویشهای مزبور به یک تا چند صفحه میرسد.
● در زمان معاصر
آنچه ذکر شد اشاراتی بود که در آثار مؤلفان بعد از اسلام دربارهی نام یا بعضی خصوصیات گویشهای ایرانی آمده است.
اما در روزگار ما گذشته از « فارسی دری » که « فارسی نو » نیز خوانده میشود ، و زبان رسمی اداری و دولتی و فرهنگی کشور ایران از قرن چهارم هجری تا همین زمان است ؛ در این سرزمین پهناور هنوز گویش­های متعدد ایرانی رایج است که بعضی از آنها آثار مکتوب و ادبی نیز دارند ، و بسیاری دیگر تنها زبان محاوره اقوام بزرگ یا کوچکی است که در گوشه و کنار فلات ایران زندگی میکنند.
مهمترین زبانها و گویشهای ایرانی امروز از این قرار است :
۱) تاجیکی :
این زبان همان فارسی دری است با اندک تفاوتی در واژگان و چگونگی ادای بعضی از واکها.
تاجیکی زبان ملی جمهوری تاجیکستان است و گذشته از این در بسیاری از نواحی جمهوری ازبکستان (دره فرغانه و دره زرافشان و ناحیهی کشکه دریا و مناطق مسیر رودهای سرخان دریا و چرچیک و غیره) و نزد انبوهی از مردم شهرهای بزرگ بخارا و سمرقند ، و گروهی از ساکنان جمهوریهای قرقیزستان (نواحی جلال آباد و اش) و قزاقستان متداول است.
تاجیکان اصیل ، بازماندهی ایرانیانی هستند که از قدیمترین روزگار در آن سرزمین میزیستهاند و به تدریج در طی قرنهای دراز ، اقوام دیگر مشرق آسیا در سرزمین ایشان نفوذ کردند و جای گرفتند و اکنون قسمت­هایی از این ناحیه به صورت جزیرههایی باقی مانده که مردم آن ، زبان و آداب ایرانی خود را حفظ کردهاند.
بعضی اقلیتها مانند یهودیان و کولیان و عربهای آسیای میانه نیز به تاجیکی سخن میگویند. شمارهی تاجیک زبانان را به دو میلیون و نیم تخمین کردهاند.
قطع رابطهی اداری و حکومتی میان کشور ایران و سرزمینهای مزبور در چند قرن اخیر ، موجب شده است که زبان ادبی تاجیکی با فارسی دری اختلافاتی پیدا کند. عمدهی این اختلافها در لغات و کلماتی است که دستهای از گویش جاری مردم آن نواحی در زبان ادبی تاجیکی راه یافته است. دستهی دیگر از زبانهای تاتاری و ازبکی در آن زبان وارد شده ، و شمارهی بسیاری از لغات علمی و فنی هم از روسی در این زبان نفوذ کرده است.با این حال آثار گویندگان و نویسندگان فارسی زبان قرنهای پیشین (که بعضی از ایشان خود از مردم همان نواحی بودهاند) هنوز بخوبی برای مردم تاجیکستان دریافتنی است و جزء میراث فرهنگی ایشان شمرده میشود. بعضی خصوصیات صرف و نحوی نیز زبان تاجیکی را از فارسی دری متمایز میکند.
این زبان را در اوایل تشکیل جمهوری تاجیکستان به الفبای لاتینی با تغییر چند حرف نوشتند و در آموزش و کتاب و روزنامه بکار بردند. اما پس از چندی الفبای روسی را برای نوشتن آن اختیار کردند و اکنون نیز همین خط در آن سرزمین متداول است.
از نویسندگان بزرگ تاجیکستان در دوران اخیر « صدرالدین عینی » است که پدر ادبیات جدید تاجیکستان شمرده میشود و رمان و داستان و شعر و مقالات تحقیقی فراوان دارد.
۲) بختیاری و لری :
در کوهستان بختیاری و قسمتی از مغرب استان فارس ایلهای بختیاری و ممسنی و بویراحمدی به گویشهایی سخن میگویند که با کردی خویشاوندی دارد ، اما با هیچیک از شعبههای آن درست یکسان نیست ، و میان خود آنها نیز ویژگیها و دگرگونیهایی وجود دارد که هنوز با دقت حدود و فواصل آنها مشخص نشده است. اما معمول چنین است که همه گویشهای بختیاری و لری را جزو یک گروه بشمارند.
۳) کردی :
نام کردی عاده به زبان مردمی اطلاق میشود که در سرزمین کوهستانی واقع در مغرب فلات ایران زندگی میکنند. قسمتی از این ناحیه اکنون جزء کشور ایران است و قسمتی در کشور ترکیه و قسمتی دیگر از جمله کشور عراق شمرده میشود. در خارج از این منطقه نیز اقلیتهای کرد وجود دارند که از آن جمله گروهی در شمال خراسان و گروههایی در جمهوریهای ارمنستان ، گرجستان و آذربایجان و عده­ی کمی نیز در ترکمنستان به این گویشها سخن میگویند. در سوریه نیز یک اقلیت کرد زبان از چند قرن پیش به وجود آمده است.
زبان یا گویش کردی همهی این نواحی یکسان نیست. حتی تردید است در این کلمه « کرد » به قوم واحدی که دارای مختصات نژادی یا ایلی با گویش معینی باشند اطلاق شده باشد. در بسیاری از منابع تاریخی که به زبان عربی در قرنهای نخستین اسلام تألیف یافته ، این کلمه را معادل کلمه « شبان » و « چوپان » بکار بردهاند.
ابن حوقل کوچ (قفص) کرمان را « صنف من الاکراد » میداند و حال آنکه مقدسی (احسن التقاسیم) زبان ایشان را شبیه زبان مردم سند شمرده است.
یاقوت حموی مردمان ساسون را « الاکراد السناسنه » میخواند (معجم البلدان).
حمزه اصفهانی مینویسد : « کانت الفرس تسمی الدیلم الاکراد طبرستان کما کانت تسمی العرب اکراد سورستان » (تاریخ سنی ملوک الارض)
در کارنامهی اردشیر بابکان (پاپکان) هم کردان به معنی شبانان آمده است ، نه نام و نژاد یا قبیله. در گویش طبری امروز نیز کلمهی کرد به معنی چوپان و شبان است. (واژه نامه طبری، صادق کیا، ص ۱۶۶).
اما زبانی که کردی خوانده میشود شامل گویشهای متعددی است که هنوز با همه مطالعاتی که انجام گرفته دربارهی ساختمان و روابط آنها با یکدیگر تحقیق دقیق و قطعی به عمل نیامده است. بر حسب عادت این گویشها را به دو گروه اصلی تقسیم میکنند : یکی کورمانجی که خود به دو شعبه تقسیم میشود : شعبه شرقی یا مکری در سلیمانیه و سنه ؛ و شعبه غربی در دیار بکر و رضائیه و ایروان و ارزروم و شمال سوریه و شمال خراسان. گروه اصلی دیگر یا گروه جنوبی در منطقه کرمانشاه و بختیاری.
از قرنهای پنجم و ششم هجری آثار ادبیات شفاهی و کتبی کردی در مآخذ تاریخی دیده میشود. از آن جمله قصیدهای ملمع از انوشیروان بغدادی معروف به شیطان العراق که در معجم البلدان آمده است.
کردی دارای ادبیات شفاهی وسیعی است که قسمتی از آن توسط محققان اروپایی و ایرانی در زمانهای اخیر گرد آمده و ثبت شده است.
در حال حاضر کردان عراق الفبای فارسی - عربی را با اندک تغییری در شیوهی خط برای نوشتن زبان خود بکار میبرند.
کردان سوریه از الفبای لاتینی برای نوشتن گویش خود استفاده میکنند و کردان ساکن جمهوریهای آسیای میانه الفبای روسی (سیریلیک) را بکار میبرند. شمارهی متکلمان به گویشهای مختلف کردی را به شش تا هشت میلیون نفر تخمین کردهاند.
۴) دری افغانستان :
دری نام یکی از دو زبان رسمی کشور افغانستان است. این کشور که قسمت عمده­ی آن گهوارهی ادبیات گرانبهای فارسی بعد از اسلام بوده است ، بی شک یکی از شریکان بزرگ و وارثان بحق این فرهنگ وسیع و عمیق است و زبانی که بطور مطلق دری خوانده میشود در حقیقت جز ادامهی همان فارسی دری نیست که « رابعه بنت کعب » و « دقیقی » و « عنصری بلخی » و « سنائی » و « سید حسن غزنوی » و « عبدالحی گردیزی » و « خواجه عبدالله انصاری هروی » و « ناصرخسرو قبادیانی » و ده­ها امثال ایشان با همکاری بزرگان دیگر این سرزمین پهناور بنیاد گذاشته و به کمال رسانیدهاند.
زبان دری افغانستان با فارسی تفاوتهایی جزئی دارد. بعضی از خصوصیات صرف و نحوی محلی در آن وارد شده و از این جهت از فارسی ادبی متداول در ایران متمایز شده است. این تفاوتها اندکی مربوط به چگونگی تلفظ و ادای واکهاست که با تلفظ نواحی شرقی و شمال شرقی ایران در اکثر موارد همانند است. تفاوتهای دیگر از نظر لغات و اصطلاحات محلی است که در زبان ادبی افغانستان وارد شده است. دیگر آنکه بعضی از کلمات و اصطلاحات علمی و فنی دنیای امروز در فارسی ایران از زبان فرانسوی اخذ و اقتباس شده ، و همانها را در زبان دری افغانستان به سبب ارتباطی که در طی یکی دو قرن اخیر با هندوستان داشته است ، از زبان انگلیسی گرفتهاند. به این طریق در واژگان فارسی و دری اندک اختلافی وجود دارد. این اختلافها با ارتباط فرهنگی میان دو ملت دوست و برادر و همنژاد و همزبان و همدین بتدریج کمتر می­شود.
شمار مردمی که در کشور افغانستان به زبان فارسی دری متلکم هستند به موجب آمارهای اخیر ، در حدود ۵ میلیون نفر است. اما همهی سکنهی آن سرزمین این زبان را میدانند و بکار میبرند. در سالهای اخیر در افغانستان برای اصطلاحات جدید اداری و علمی و فنی الفاظی وضع کردهاند که غالبا ریشه و ساخت آنها از زبان پشتو اخذ شده است. مانند کلمات { پوهنجی ، پوهنتون ، پوهاند ، پوهنوال } در مقابل اصطلاحات ایرانی { دانشکده ، دانشگاه ، استاد ، دانشیار } و غیره.
۵) بلوچی :
بلوچی از گویشهای ایرانی شمال غربی شمرده میشود ، اما در زمانهای تاریخی نشانهی متکلمان به این گویش را در مشرق ایران میبینیم. در شاهنامه ذکر مسکن این قوم در حدود شمال خراسان امروزی آمده است. در کتابهای جغرافیائی از این قوم (همراه با طایفهی کوچ - یا قفص) در حدود کرمان یاد میشود. پس از آن بر اثر عوامل تاریخی این قوم به کنارههای دریای عمان رسیده و در همانجا اقامت کردند. اکنون قسمتی از بلوچان در دورترین قسمت جنوب شرقی ایران و قسمتی دیگر در غرب کشور پاکستان امروزی جای دارند. مجموع این ناحیه بلوچستان خوانده میشود که بر حسب مرزهای سیاسی به بلوچستان ایران ، و بلوچستان پاکستان تقسیم میشود. گروهی از بلوچان نیز در قسمت جنوبی افغانستان و جنوب غربی پنجاب و طوایفی از آنها نیز در کرمان و لارستان و سیستان و خراسان سکونت دارند. بعضی مهاجران بلوچ در جستجوی کار و کسب معاش به گرگان و حتی جمهوری ترکمنستان رفته و در آن نواحی ساکن شدهاند.
بلوچی را به دو گروه اصلی تقسیم میتوان کرد : شرقی ، یا شمال شرقی ، و غربی ، یا جنوب غربی ، مجموع مردم بلوچی زبان را به یک و نیم میلیون تا دو و نیم میلیون نفر تخمین کردهاند. اما این رقمها اعتبار قطعی ندارند.
۶) تاتی :
در سرزمین آذربایجان نیز یکی دیگر از زبانها یا گویشهای ایرانی رایج است که تاتی خوانده می­شود. متکلمان به این زبان در جمهوری آذربایجان (شمال شرقی شبه جزیره آبشوران) و بعضی از نقاط داغستان سکونت دارند. در بعضی از روستاهای آذربایجان ایران نیز زبان تاتی هنوز رایج است. روی هم رفته زبان تاتی را در حدود یکصد و ده هزار نفر در جمهوریهای شوری سابق به عنوان زبان مادری بکار میبرند.
۷) تالشی :
در جلگهی لنکران و سرزمین آذربایجان شوروی ، یک زبان ایرانی دیگر متداول است که طالشی خوانده میشود و در قسمت جنوب غربی دریای مازندران و در مرز ایران و شوروی نیز گروهی به این زبان تکلم میکنند. عدهی گویندگان این زبان را تا ۱۵۰ هزار نفر تخمین کردهاند که از آنجمله نزدیک ۱۰۰ هزار نفر در جمهوریهای شوروی به سر میبرند.
زبان تالشی از جمله زبانهای ایرانی شمال غربی است که در زمانهای قبل (تا حدود قرن دهم هجری) در سرزمین آذربایجان رایج بوده و از آن پس جای خود را به یکی از گویشهای ترکی داده است. آثاری از این زبان بصورت دو بیتیهایی منسوب به ناحیهی اردبیل و متعلق به قرن هشتم هجری در دست است.
۸) گیلکی :
از گویشهای ایرانی است که در قسمت گیلان و دیلمستان متداول بوده و هنوز مردم استان گیلان آن را در گفتار به عنوان زبان مادری خود بکار میبرند. گیلکی خود به چند شعبه منقسم است که با یکدیگر اندک اختلافی دارند. شمارهی مردم گیلکی زبان از یک میلیون نفر تجاوز میکند ؛ اما اکثریت قاطع آن­ها زبان رسمی ایران یعنی فارسی را نیز میدانند. از زبان گیلکی دو بیتیهایی معروف به « شرفشاهی » در دست است که به شاعری موسوم یا ملقب به « شرفشاه » منسوب میشود. در قرن اخیر بعضی از شاعران محلی مانند « کسمائی » به این گویش اشعار سیاسی و وطنی سرودهاند.
۹) طبری یا مازندرانی :
یکی دیگر از گویشهای ایرانی کرانهی دریای مازندران است که در استان مازندران کنونی و طبرستان قدیم متداول است. این گویش در شهرها و نواحی کوهستانی چه در تلفظ و چه در واژگان اختلافی دارد. در قسمت شهر نشین تأثیر شدید زبان فارسی دری دیده میشود که بتدریج جای گویش محلی را میگیرد.
زبان طبری در زمانهای گذشته دارای آثار ادبی قابل توجی بوده است. کتاب « مرزبان نامه » نخست به این زبان تألیف شده و سپس آنرا در قرن هفتم هجری به فارسی دری برگرداندهاند. در « قابوسنامه » و « تاریخ طبرستان » ابن اسفندیار و مآخذ دیگر نیز شعرهایی به این زبان هست. در زمان معاصر مردم مازندران شعرهایی به زبان محلی خود در یاد دارند و میخوانند که عنوان عام « امیری » به آنها داده میشود و همه را ، اگر چه از روی خصوصیات زبان شناسی به یک زمان و یک شخص نمیتوان نسبت داد ؛ به شاعری موسوم به « امیر پازواری » منسوب میکنند.
شمارهی متکلمان به گویش طبری را به یقین نمیتوان تعیین کرد. اما در هر حال از یک میلیون متجاوز است. همهی ایشان زبان رسمی کشور ایران یعنی فارسی را نیز میدانند و بکار میبرند.
طبری را با گیلکی از یک گروه میشمارند و عنوان عام « گویشهای کنارهی کاسپین یا دریای مازندران » به آنها میدهند.
۱۰) پشتو :
زبان پشتو که افغانی هم خوانده میشود در نواحی جنوبی و مرکزی کشور افغانستان و قسمت شمال غربی پاکستان متداول است. گروهی از پشتو زبانان در بلوچستان و معدودی در چترال و کشمیر و کنارهی مرزهای ایران و افغانستان سکونت دارند. قدیمیترین آثار زبان پشتو از قرنهای نهم و دهم هجری است. در طی قرون متمادی پشتو تنها در گفتار بکار میرفته و آثار ادبی به این زبان بسیار اندک بوده است. تنها از سی - چهل سال پیش بود که دولت افغانستان پشتو را زبان رسمی کشور قرار داد و از آن پس روزنامه ، کتاب و آثار ادبی به این زبان پدید آمد و تدریس آن در آموزشگاهها معمول شد.
زبان پشتو چه از نظر واک شناسی و چه از نظر ساختمان دستوری با زبانهای دیگر ایرانی تفاوتهایی دارد که اینجا مجال بحث دربارهی آن نیست.
این زبان را معمولا به دو گروه غربی (یا جنوب غربی) و شرقی (شمال شرقی) تقسیم میکنند. گویش مهم گروه غربی ، گویش قندهاری است و در گروه شرقی گویش پیشاوری اهمیت دارد. اختلاف میان این دو گروه هم در چگونگی ادای واکها و هم در بعضی نکات دستوری است. از آن جمله همین نام یا عنوان زبان است که در قندهاری « پختو » و در پیشاوری « پشتو » تلفظ میشود.
در قانون اساسی جدید افغانستان هر دو زبان رایج آن کشور ، یعنی دری و پشتو به عنوان زبانهای رسمی ملی پذیرفته شده است.
۱۱) آسی :
در قسمتهایی از سرزمین قفقاز بقایای یکی از زبانهای ایرانی هنوز متداول است. این زبان « آسی » خوانده میشود. گویندگان این زبان قسمتی در جمهوری آستی شمال و قسمتی در جمهوری گرجستان که ناحیهی خودمختار « آستی جنوبی» خوانده میشود، سکونت دارند. زبان آسی به دو گویش اصلی تقسیم میشود که یکی را « ایرونی » و آن یک را « دیگوری » میخوانند.
گویشی که بیشتر جنبهی ادبی دارد « ایرونی » است. زبان آسی را دنبالهی زبان سکائی باستان می­شمارند ، و در هر حال یکی از شعبههای زبانهای ایرانی است. شمارهی متکلمان به این زبان اندکی بیش از چهل هزار نفر است.
▪ گویشهای مرکزی ایران
در روستاها و شهرکهای مرکز ایران و آبادیهای پراکندهدر حاشیهی کویر گویشهای متعددی هنوز باقی است که غالبا شمارهی متکلمان آنها اندک است و هر یک خصوصیاتی دارند ، از آن جمله :
۱۲) گویشهای میان کاشان و اصفهان :
در این نواحی گویشهای روستاهای وینشون ، قرود ، کشه ، زفره ، سده ، گز ، کفرون و گویشهای محلات ، خوانسار ، سو ، لیمه ، جوشقان در خور ذکر است که درباره­ی آنها تحقیقات و مطالعاتی کم یا بیش انجام گرفته است.
۱۳) گویش یزدی :
که با گویش زرتشتیان یزد و کرمان یکی است با اندک اختلافاتی در تلفظ.
۱۴) نائینی و انارکی : میان اصفهان و یزد.
۱۵) نطنزی ، یارندی و فریزندی :
شمال غربی نائین.
۱۶) خوری و مهرجانی :
در قراء خور و مهرجان (در ناحیه بیابانک)
۱۷) گویشهای حوزهی شهر سمنان : شامل سمنانی ، لاسگردی ، سرخهای ، سنگسری و شهمیرزادی.
۱۸) گویشهای حوزه اراک :
شامل گویشهای وفس ، آشتیان و تفرش.
۱۹) تاکستانی :
در جنوب غربی قزوین و اشتهاردی در نزدیکی آن.
▪ گویشهای سرزمین فارس
۲۰) در بعضی از روستاهای استان فارس گویشهای خاصی هست که با وجود زبان جاری سراسر آن استان که فارسی است هنوز بر جا ماندهاند ؛ اگر چه هرگز کتابت نداشته و مقام زبان دری نیافتهاند. اینها عبارتند از : گویشهای متداول در روستاهای شمغون ، پاپون ، ماسرم ، بورینگون و بعضی دهکدههای دیگر. این گویشها همه از گروه جنوب غربی شمرده میشوند. اما بعضی دیگر مانند « سیوندی » در قریهی سیوند (۵۰ کیلومتری شمال شیراز) از جمله گویشهای شمال غربی است که شاید بر اثر مهاجرت در آن ناحیه رواج یافته و باقی مانده باشد.
در ناحیه باشکرد (واقع در جنوب شرقی خلیج فارس) نیز گویشهای باشکردی وجود دارد که خود به دو گروه جنوبی و شمالی تقسیم میشود و دارای مختصاتی است که آنها را از گویشهای دیگر ایرانی مشخص و متمایز میکند.
▪ زبانهای پامیری
در دورترین نقاط شمال شرقی جغرافیائی ایران ، یعنی در ناحیه کوهستانی مجاور پامیر ، که اکنون جزء دو کشور تاجیکستان و افغانستان و قسمتی در آن سوی مرز این کشورها با چین است گویشهای متعدد ایرانی هنوز بر جا مانده است.
از آن جمله است:
۲۱) شغنانی :
در دو کرانهی رود پنج آب و بخش علیا و سفلای خوردگ.
۲۲) روشانی :
در هر دو کرانهی رود پنج آب پائین تر از منطقه شغنان.
۲۳) برتنگی :
درهی برتنگ.
۲۴) ارشری :
در قسمت بالای مسیر رود برتنگ.
۲۵) سریکلی :
در استان سین تسزیان (مغرب چین).
۲۶) یزغلامی :
در امتداد مسیر رود یزغلام که شاخهی راست پنج آب است.
۲۷) اشکاشمی :
در پیچ رود پنج آب و سرچشمهی رود وردوج در خاک افغانستان.
۲۸) وخانی :
در امتداد سرچشمهی رود پنج آب و اندکی در چترال و جمو و کشمیر و استان سین تسزیان. اختلاف میان بعضی از این گویشها گاهی تا آنجاست که متکلمان به آنها گفتار یکدیگر را نمیفهمند و غالبا زبان مشترک فارسی آن نواحی - یعنی تاجیکی - را برای روابط میان خود بکار میبرند.
▪ گویشهای دیگر ایرانی
۲۹) مونجانی :
گویش عدهی معدودی است که در مونجان واقع در سرچشمه رود کوکجه - شمال شرقی افغانستان - سکونت دارند.
۳۰) یغنابی :
گویشی است متداول میان ساکنان درهی یغناب و چند آبادی مجاور آن واقع در جمهوری تاجیکستان - شمال شهر دوشنبه - و این گویش خود به دو شعبهی شرقی و غربی تقسیم میشود.
۳۱) پراچی :
میان نواحی فارسی زبان و پشتو زبان و هندی زبان ، در چند روستا واقع در شمال کابل ، هنوز گروه معدودی به این گویش متکلم هستند ، اما همهی ایشان زبان فارسی (دری - تاجیکی) را نیز میدانند و برای ارتباط میان خود و اقوام همسایه بکار میبرند.
۳۲) ارموی :
گویشی است متداول میان قوم کوچکی که در جنوب کابل و نقاطی از پاکستان سکونت دارند و کم کم بعضی به فارسی و بعضی به پشتو متکلم میشوند و گویش خود را ترک و فراموش میکنند.
۳۳) کومزاری :
یگانه گویش ایرانی باقی مانده در جنوب خلیج فارس یعنی در شمالیترین قسمت شبه جزیرهی عمان است. یک قبیله بدوی در این منطقه (کرانه جنوبی تنگه هرمز - روبروی بندرعباس) به این گویش سخن میگویند.
۳۴) زازا :
(در نواحی سیورک ، چبخچور ، کر) و گورانی (در کندوله ، پاوه ، اورامان ، تل هدشک) گویشهای متعددی که به هم نزدیک هستند و غالب آنها با گویشهای کردی آمیختهاند.
دربارهی رابطهی گویشهای ایرانی امروز با یکدیگر و طبقه بندی آنها با وجود تحقیقات و مطالعاتی که انجام گرفته است هنوز نظر صریح و قطعی نمیتوان داشت. تنها شاید بتوان گفت که بعضی از گویشهایی که جزء گروه مرکزی شمرده میشوند دنبالهی گروهی از گویشهای ایرانی میانه هستند که شامل گویش پهلوانیک (پهلوی) نیز بوده است ، اما هیچ یک از گویشهای جدید که تاکنون مورد مطالعه قرار گرفته دنبالهی مستقیم پهلوانیک شمرده نمیشود. فارسی نو یا فارسی دری ، که دنبالهی زبان فرهنگی و اداری و بازرگانی دورهی ساسانیان است و خود حاصل تحول و تکامل یکی از گویشهای جنوب غربی است ؛ بر همه­ی گویشهای محلی غلبه یافته ، هر چند ، چنانکه در تکوین هر زبان ادبی و رسمی طبیعی و جاری است ، کلمات بسیاری را از گویشهای شمال غربی و شمال شرقی اخذ و اقتباس کرده است.

برگرفته از کتاب تاریخ زبان فارسی - دکتر پرویز ناتل خانلری

مردم جامعه ایران و تکلم به ۶ زبان

تنوع زبانی در ایران، شاید یکی دیگر از زیبایی‌های آن باشد. از ماکو تا سراوان؛ از ایلام تا زابل؛ از سرخس تا آبادان، و از کیش تا گرگان؛ طیف زیبای زبانی ایران را چنان ترسیم می‌کند که سال‌های سال می‌تواند جزء پروژه‌های تحقیقی زبان‌شناسان قرار گیرد؛ پروژه‌هایی که درباره شناخت زبان و ماهیت آن پیشینه‌یی بس قدیم دارد و از عصر طلایی یونان تا امروزه روز؛ محققان را به خود مشغول کرده است.

اما در ایران؛ رسانه‌های داخلی - شاید به خاطر عدم آگاهی یا وجود نداشتن منبع درست و موثق - نتوانسته‌اند این نمودار را برای جامعه زبانی داخل مشخص کنند. گاه به لهجه‌یی، زبان گویند و گاه زبانی را لهجه می‌نامند؛ در حالی که زبان این نهاد اجتماعی تنها وسیله ارتباطی شاخص در جامعه بشری امروز است و با سهل انگاری نمی‌شود هویت آن را نادیده گرفت. و حال - از سر فایده تکرار و شاید هم از سر صدق - این ابهام را در این یادداشت؛ در حد توان شفاف می‌کنم تا سخنگویان این زبان‌ها، که هموطنان من هستند، اعتبار اجتماعی و هویت زبانی خود را باز شناسند.

لهجه (dialect) یا به اصطلاح جدید، گویش را به سه معنی در نظر می‌گیرند.

۱- تلفظ واژه‌های یک زبان به شیوه گویش یا زبان معین (= مانند فارسی را با لهجه انگلیسی حرف می‌زد) ۲- شیوه تلفظ، آهنگ سخن گفتن و ویژگی گفتاری یک ناحیه معین (= مانند لهجه یزدی) ٣- شیوه سخن گفتن مربوط به یک گروه شغلی یا اجتماعی، لحن (= مانند؛ لهجه‌اش مثل جاهل‌ها بود).
در دایره المعارف مصاحب نیز این توضیح آمده است؛ «لهجه (lahje) و به اصطلاح جدید گویش (guyes)، گونه‌یی از یک زبان، در اصطلاح علمی قرن بیستم، لهجه عبارت است از زبان یک شخص یا گروه که از لحاظ تفاوتی که با زبان اعضای دیگر همان جامعه زبانی دارد، در نظر گرفته شود. جامعه زبانی گروهی را گویند که زبان بومی آن برای دیگر اعضای گروه (و نه لزوماً برای همه اعضا) مفهوم باشد. مثلاً چون یک سلسله اشخاص A و B و C و ... Z را در نظر بگیریم که در آن هر کس بتواند با کسی که کنار او است به زبان خود تکلم کند، ولی A و Z نتوانند سخن یکدیگر را بفهمند، می‌گویند که A ... Z به یک جامعه زبانی تعلق دارند و A و Z به لهجه‌های مختلف سخن می‌گویند.
دلیل پیش آمدن چنین وضعی جدا ماندن اعضای یک جامعه زبانی از یکدیگر است. نمونه آن جامعه زبانی هلندی - آلمانی است که از فلاندر تا شلسویگ و ستیریا گسترده است و هر کس زبان همسایه خود را می‌فهمد، ولی لهجه‌های فلاندری و ستیریایی برای یکدیگر نامفهوم است. در این ناحیه دو زبان استانده (هلندی و آلمانی رسمی) وجود دارد که همه درس خوانده‌های صاحب لهجه آن را به کار می‌برند، اما این دو زبان برای یکدیگر قابل فهم نیستند، زیرا از تکامل لهجه‌های نامفهوم برای یکدیگر پیدا شده است.»
حال در ایران، زبان فارسی چندین لهجه مختلف دارد؛ که افراد هر منطقه‌یی با لهجه‌یی خاص آن را مورد استفاده قرار می‌دهند. که در زبان‌شناسی به آن لهجه فردی (idiolect) می‌گوییم، که خصوصیات گفتاری یک فرد در نظام زبانی اوستف. در جغرافیای لهجه (dialect geography) ایران امروز، مثلاً لهجه‌های اطراف دریای خزر - مازندرانی، گیلکی، طالشی و... - لهجه‌های مرکزی ایران - نطنزی، فریزندی، یارندی، میمه‌یی، گلپایگانی و خوانساری، اصفهانی، شیرازی، اردستانی، سیوندی، نائینی، یزدی، کرمانی، سمنانی و... - یا لهجه‌های شرقی - مشهدی، سیستانی و... - یا لهجه‌های غربی - همدانی، کرمانشاهی و... - که هر کدام در هر شهری مرسوم است و حتی گاهی در توابع و مناطق نزدیک به هر شهری نیز، این لهجه‌ها تغییر می‌کنند. مثلاً در سمنان، لاسگردی‌ها با سرخه‌یی‌ها متفاوت حرف می‌زنند.
یا مثلاً بعضی از اقلیت‌های مذهبی داخل ایران نیز با لهجه‌های متفاوت حرف می‌زنند، مانند لهجه زردشتیان یزد و کرمان یا لهجه یهودیان همدان و کاشان و اصفهان یا ارمنی‌ها.
حال در زبان‌شناسی اصطلاحاً، به این علم یا بررسی شناختی لهجه‌ها، لهجه‌شناسی (dialectology) می‌گویند که در فرهنگ اندیشه نو چنین آمده است؛ «شاخه‌یی از زبان‌شناسی که به بررسی گونه‌های محلی یک زبان می‌پردازد. لهجه‌ها معمولاً به گونه‌های مبتنی بر معیارهای جغرافیایی اطلاق می‌شود (لهجه‌های محلی)، اما این مفهوم شامل گونه‌های اجتماعی - اقتصادی (لهجه‌های طبقاتی) و سایر گوناگونی‌های زبانی (از جمله لهجه‌های شغلی) نیز می‌شود. البته لهجه‌شناسی با زبان‌شناسی اجتماعی تا حدی تداخل دارد. معمولاً در لهجه‌شناسی بین مطالعات شهری و روستایی تمایز قائل می‌شوند. لهجه‌شناسی سنتی و تهیه اطلس‌های زبانی، که در آن بر هم گفت‌ها تاکید می‌شود، نیز با لهجه‌شناسی ساختاری یعنی مطالعات نظام داری که اخیراً با استفاده از فنون زبان‌شناسی ساختاری روی تقابل لهجه‌یی صورت می‌گیرد متفاوت است.»
اما هموطنان ما، اغلب فرقی بین «لهجه و زبان» قائل نمی‌شوند، بی توجه به این مساله که لهجه متعلق به یک زبان است و تفاوت‌های تلفظ و آهنگ کلامی هر زبان است که لهجه را می‌سازد. «در داخل ایران چند زبان وجود دارد؟» این پرسشی است که شاید گاهی به ذهن اکثر افراد خطور کند، اما در ایران، ۶ زبان وجود دارد که در گوشه و کنار آن تکلم می‌شوند؛

۱- زبان ترکی
زبان ترکی؛ زبانی است مستقل، دسته‌یی از زبان اورال - آلتایی که لهجه‌های متفاوتی دارد، (مانند زبان ترکی غربی) که لهجه‌های زبان ترکی رایج در ایران اصولاً با ترکی قفقاز پیوسته است و در بخش شمال غربی، غرب کشور و حتی بعضی از نواحی شمال مرکزی ایران (تهران، ساوه، قم و...) و حتی قبایل مرکزی و جنوبی ایران به این زبان تکلم می‌کنند. از زمان تاتارها و حکومت‌های خاندان‌های ترک زبان (غزنویان، تیموریان، خوارزمشاهیان، گورکانیان، قاجارها و...) این زبان در ایران رواج یافت.

۲- زبان فارسی
زبان فارسی (کهن، اوستایی، باستان، سکایی، میانه، پهلوی، پارتی، تاجیکی، افغانی، سغدی، لاری و معاصر) از زبان‌های هند و اروپایی ایرانی است که قدمت آن به طور تقریبی به ۱۰ قرن قبل از میلاد باز می‌گردد. اول فارسی باستانی یا هخامنشی بود که منشاء زبان فارسی میانه و کنونی است و کتیبه بزرگ داریوش در بیستون به آن نوشته شده که با زبان اوستایی و سانسکریت (زبان کلاسیک هندوستان) شباهت زیادی دارد. این زبان که حدود ۱۱۰۰ سال قدمت دارد و پس از رواج آیین اسلام، در ایران زبان رسمی و درباری (دری) بوده است و امروزه هم ادامه دارد و زبان ادبیات و فرهنگ و هنر ایران شده است، تاریخ زبان‌های ایرانی را به ٣ دوره تقسیم می‌کنند.
۱- دوره زبان باستانی ایرانی (از آغاز هزاره ۲ ق.م تا قرن ۴و٣ ق.م)
۲- دوره زبان ایرانی میانه (از قرن ٣ و ۴ ق.م تا قرن ٨و۹ م)
٣- دوره زبان معاصر ایرانی (از ٨ و۹ م تا امروز)

٣- زبان کردی
کردی زبان کردان است. از زبان‌های ایرانی غربی، از ریشه هند و اروپایی که در عراق و ایران و ترکیه و سوریه، ارمنستان، قفقاز و ترکمنستان شوروی بدان سخن می‌گویند و لهجه‌های متعدد گورانی (کردهای غرب)، کرمانجی (اکثر کردان)، مکری، سنندجی، سورانی و... است.
کردستان قلمرو اصلی زبان کردی است اما در ناحیه دیلمان (شمال قزوین)، فارس، حوالی نیشابور، بجنورد، شیروان، قوچان و مشهد هم به آن تکلم می‌شود. ادبیات غنی کردها نیز دارای آثار بسیاری به زبان کردی - با خط عربی - است و یکی از قدیمی‌ترین لهجه‌های آن، «اورامی» است که به گورانی نزدیک است و قدیمی‌ترین زبان ایرانی محسوب می‌شود که اکثر کارشناسان، لری، کرمانشاهی و بختیاری را جزء لهجه‌های وابسته به کردی می‌دانند. (هر چند که با لهجه‌های کردی تفاوت بارز دارند)

۴- بلوچی
از زبان‌های ایرانی غربی است و ریشه هند و اروپایی دارد که در سیستان و بلوچستان رایج است. دو لهجه اساسی شرقی و غربی دارد، این زبان در بعضی از نقاط ایران مانند کرمان و لارستان و جنوب غربی هامون و خراسان و سبزوار و بیرجند تکلم می‌شود (و حتی در پاکستان غربی و افغانستان جنوبی) و نزدیک به ٣ میلیون نفر به آن تکلم دارند.

۵- ارمنی
از زبان‌های هند و اروپایی است که بیشتر در ارمنستان رایج است.

۶- عربی
یکی از زبان‌های سامی که پس از ورود اسلام به ایران، در مناطق جنوب و جنوب شرقی ایران رواج یافت.

اما از نظر آماری ٣ زبان فارسی، ترکی و کردی، بیشترین قسمت طیف لهجه‌ها و زبان‌های ایرانی را به خود اختصاص می‌دهند. شاید در جغرافیای امروز، معدود کشورهایی وجود داشته باشد که دارای این طیف زیبای تنوع زبانی باشد. اما افسوس در کنار زبان ملی ایران، به رشد و توسعه و روش‌مند کردن دیگر زبان‌ها و حتی پیکره زبانی یا (Corpus) ساختن برای زبان فارسی هم نپرداخته‌ایم،
و لهجه‌ها را نیز به شیوه‌یی علمی ثبت و ضبط نکرده‌ایم و شاید هر روز در کنار هشدارهای حفظ محیط زیست، باید در صفحه اجتماعی رسانه‌های داخلی، حفظ زبان و لهجه در ایران را نیز گوشزد کرد که نشانه هویت ایرانی است.



منابع؛

۱- فرهنگ فارسی معاصر، غلامحسین صدری افشار و دیگران، نشر معاصر، تهران، ص ۱۱۱۵.
۲- دایره المعارف مصاحب، غلامحسین مصاحب، تهران، ص ۲۵٣٨، ج ۲.
٣- فرهنگ اندیشه نو، ویرایش ع. پاشایی، تهران، نشر مازیار، چاپ دوم، ۷٨، ص ۶۷۰.
۴- مقدمه فقه اللغه ایرانی، ارانسکی، ترجمه کریم کشاورز، چاپ اول، ۵٨، پیام.
۵- نخستین درس های فرهنگ نگاری، عرفان قانعی فرد، تهران، نشر بهنود، چاپ اول، ٨۴.

آموزش لهجه شیرین اصفانی

۱ - مضاف و موصوف همیشه " ی " میگردد . مثال :
درِ باغ ---> دری باغ
گل قشنگ ---> گلی قشنگ
آدم خوب ---> آدمی خُب

2- " د " ما قبل ساکن تبدیل به " ت " میشود .مثال :
پراید ---> پرایت
آرد ---> آرت

3- " و " ساکن آخر کلمه به " ب " قلب می شود .مثال :
گاو ---> گاب

4- تعویض فتحه بجای کسره و برعکس در برخی لغات  :

مثال برای فتحه :
اَز ---> اِز
قفَس ---> قفِس
اَزَش ---> اِزِش
بِزَن ---> بِزِن

مثال برای کسره
اِمروز ---> اَمروز
حِیفِ ---> حَیفِس

5- صداء " ا "  به " او " تبدیل می شود .مثال :
شما ---> شوما
کجا ---> کوجا
چادر ---> چادور ---> چادِر


6- حرف " و " در قالب حرف ربطی به " آ " تبدیل می شود .مثال :


من و تو و حسن ---> منا تو آ حسن
اصولآ خود " آ " به عنوان یک حرف ربط به کار می رود .مثال :
من هسَم , آ بابامم هسَن .
در ضمن حرف " آ " به معنی " به علاوه ( + ) " هم به کار می رود .مثال :
3+4+5 ---> 3+4 آ 5

7- حرف " ه " در پایان برخی لغات با الف جایگزین میشود ، مثال :


بچه ها ---> بِچا
گربه ها ---> گُربا
می جهد ---> می جِد
" ه " در آخر کلمات فعل به " د " ساکن بدل میشود .
بِره ---> بِردِ
بشه ---> بِشِد
" ه " به " ی " تبدیل میشود.مثال :
بهتر ---> بیتَرِس
گربه ---> گربیِه

همچنین " ه " به " و " بدل می شود .مثال :
می آئیم ---> ما وَم می یَیم
" ه " به " ش " تبدیل میشود .مثال :
بهش می گم ---> بِشِش می گم

نکته : به غیر از اول شخص مفرد ؛ حروف " خوا " به " خ " تبدیل می شود .مثال :
می خوای ---> می خَی

8- در برخی از افعال حرف " ی " به " اوی " تبدیل می شود .مثال :
می گی ---> می گوی
9- حرف اول کلمه " ب " یا " ن " باشد و حرف سوم " ی " باشد یک " ی " بعد از " ب " یا " ن " اضافه می شود .مثال :

بگیر ---> بیگیر
بشین ---> بیشین
بریز ---> بیریز
ببین ---> بیبین

10- حرف " س " در آخر لغات .مثال :
چه خبر ؟؟ ---> چه خبِرِس ؟
بسه ---> بسِس

11- نکته جالب دیگر در مورد کلمه " پس " است که اغلب " س " آن حذف می شود .مثال :
کجایین پس ؟ ---> کو جاین پَ ؟
پس تو کجایی ؟ ---> پَ تو کوجای ؟
" و " ما قبل " ی " به " ف " تبدیل می شود .مثال :
دیوار ---> دیفال

تبصره : در لهجه های Super Esf اصولآ " د " به " ز " تبدیل می شود .مثال :
گنبد ---> گنبِز

12- " ی " در آخر کلمات حذف می شود .مثال :
چیز های زیادی هست ---> چیزا زیادی هست
بچه های اون محله ---> بِچا اون محله
آدمای این دوره زمونه ---> آدِما این دوره زِمونه
13- د+فعل+د .مثال :
دِ بیا دِ
دِ برو دِ
دِ جَل باش دِ


چند اصطلاح اصفهانی


1- آیا عالم به معنای معلوم نیست ---> آیا عالم بیاد یعنی معلوم نیست بیاد
2- " آیدی داره " به معنای معنای جالب ---> آیدی دارده ایشون دارن به ما اینا را می گن
3- جَخ به معنای " تازه " ---> من جَخ رسیدم (( که در بعضی موارد با هم بکار می رود ---> من جَخ تازه رسیدم ))
4- کلمه سیزده که سینزَ تلفظ می شود و نوزده که نونزَ و دوازده که دوازَ خوانده می شود .
5- فعل زیبای اِسِدم که می شود گفت کلمه " گرفتم " را داغون کرده و ضرف آن به شرح زیر است :
اِسِدم - اِسِدی - اِسِد -اِسِدیم - اِسِدید - اِسِدند
6- فعل بِگم از جمله فعلهایی است که کسره حرف اول آن به " و " بدل شده و از استثنائاست .مثال :
بِگو ---> بوگو
بِگم ---> بوگَم
7- " جل باش " به معنای " عجله کن " که (ع) و (ه) اول و آخر کلمه از بین رفته است .
8- در اکثر موارد " ژ " به " ج " تبدیل می شود .
مثال :
ماساژ ---> ماساج
پاساژ ---> پاساج
9- در بعضی مواقع صورت کلی کلمه و حروف دگرگون می شود .مثال :
جوجه ---> چوری
کلاغ ---> غِلاغ
مغازه ---> دوکون
10-
اصطلاح " در آ پیش کن " به جای " در را ببند "

امان از این ماهواره امید !!

اولین پیام رسیده از ماهواره امید: زمین گرد است.
دومین
پیام از ماهواره امید: خورشید بدور زمین میچرخد

سومین پیام گزارش شده از امید: ..... در ماه نیست

چهارمین خبر از ماهواره امید من خسته شدم دارم بر میگردم

پنجمین پیام از ماهواره امید دریافت شد: من باید اینجا چیکار کنم؟

ششمین پیام از ماهواره امید مخابره شد یه دونه کارت شارژ 2000 تومنی ایرانسل بفرستید تا بازم پیام بدم.!
هفتمین پیام مخابره شده از ماهواره امید: مقداری آب بر روی کره زمین مشاهده میشود،احتمال وجود حیات است

هشتمین پیام ماهواره امید به زمین: بنزینم تموم شده کارت سوخت بفرستید

نهمین پیام ماهواره امید: جون مادرتون اینقدر مسخرم نکنید

دهمین پیام ماهواره امید : دارم سقوط میکنم، زیر پامو خالی کنین

یازدهمین پیام مخابره شده از ماهواره امید: من از این بالا روی اسرائیل تف کردم!

دوازدهمین پیام ماهواره امید، بازی ایران و کره یک یک شد.

سیزدهمین پیغام رسیده از موشک امید : هیچ چیز قابل مشاهده نیست !!!!! به دلیل نور زیادی که از مرقد... می آید کور شدیم
.
.
هجدهمین خبر رسیده از ماهواره امید: اینجا تاریکه من میترسم

به علت قرار گرفتن امید درفضا, به ناهید و زهره هشدار داده شد حجاب خود را رعایت کنند

ماهواره امید به علت لایی کشی بین ماهواره ها ، سرعت غیر مجاز و مسافر کشی بازداشت شد.

در پی پرتاب موفقیت آمیز ماهواره امید و دستیابی ایران به تکنولوژی فضایی ، نام کهکشان راه شیری به بزرگراه شیخ فضل الله نوری تغییر یافت

پس از قرار گرفتن امید در فضا به ناهید و زهره اخطار داده شد حجاب خود را رعایت کنند

لحظاتی قبل ماهواره امید از ارتباط نا مشروع بین بهرام و زهره خبر داد

ماهواره امید از کشف یک امامزاده بین زحل و مریخ خبر داد
بنا بر خبر پرتاب ماهواره ی امید، نیروی انتظامی اعلام کرد: بزودی برای کنترل روابط میان امید و زهره یک فروند سفینه ی گشت ارشاد به فضا خواهیم فرستاد

ماهواره امید از مدارخارج شده است وفقط به دور سیاره زهره می چرخد واین پیام هارا ارسال میکند؛الهی دورت بگردم،جیگر چند سالته؟

چشمانت

میراث من نه به قید قرعه نه به حکم عُرف 

 

یکجا سند زده ام همه را به حرمت چشمانت به نام تو 

وقتی تبلت سلامتی می آورد! /تصاویر

تیم جراحان بیمارستان اسکلپیوس در شهر هامبورگ آلمان به سرپرستی پروفسور «کارل اولدهافر» از یک مدل مجازی سه بعدی کبد برای انجام عمل جراحی استفاده کردند.

در این عمل یک تبلت درون کیسه استریل قرار گرفت و با استفاده از فناوری واقعیت مجازی، مدل مجازی سه بعدی از بافت واقعی کبد طراحی شد.

این فناوری که توسط محققان موسسه فرانهوفر MEVIS توسعه یافته است، امکان مکانیابی ساختارهای حیاتی مانند محل دقیق تومور و رگ‌های خونی را برای جراحان در حین عمل فراهم می‌کند.

با استفاده از این فناوری، جراحان موفق به تهیه مدل بازسازی شده کبد با متاستاز شده و با دقت بالا بخش سرطانی را از بدن بیمار خارج کردند.









 

گاهی دندان‌درد، علامت سکته قلبی است!

مغز دندان به نام "پالپ" که داخل این مغز، رگ های خونی و اعصاب هستند و ارتباطات زیادی با اعصاب بیرون دارند. بنابراین وجود هر مشکلی در هر کدام از این اعصاب می‌تواند خود را به صورت دندان درد نشان دهد.

 

دندان مانند هر عضو دیگری در بدن، دارای قسمت‌های مختلفی است:

1- پوشش دندان که همه ما می بینیم، سفیدرنگ و به نام "مینا" است.

2- زیر مینا که نرم‌تر است، "عاج" نام دارد.

3- مغز دندان به نام "پالپ" که داخل این مغز، رگ های خونی و اعصاب هستند و ارتباطات زیادی با اعصاب بیرون دارند. بنابراین وجود هر مشکلی در هر کدام از این اعصاب می‌تواند خود را به صورت دندان درد نشان دهد.

وقتی خود دندان درد می‌کند، باید بدانیم مغز دندان به نحوی دچار آسیب شده است و وقتی رگ ها و اعصاب دورن مغز دندان، دچار آزردگی شوند، درد شروع می‌شود.

دلایل این آزردگی متعددند: پوسیدگی که همه با آن آشنا هستیم؛ التهاب ریشه دندان که دلایل خاص خودش را دارد و یکی از آنها التهابات سینوس است. سینوس‌های فک بالا می‌تواند ارتباط نزدیکی با ریشه دندان‌های فک بالا داشته باشد، به طوری که التهاب آنها یا سینوزیت، ریشه دندان‌های فک بالا را تحت تاثیر قرار دهد. حتی به دلیل نزدیکی این دو درد، سینوزیت با درد دندان اشتباه گرفته شود.

و اما راه‌هایی برای جدا کردن و تشخیص این دو درد از یکدیگر داریم:

1- در موقع درد با منشا سینوسی، اگر انگشت خود را روی صورت، زیر چشم‌ها و دو طرف بینی فشار دهیم، درد خواهیم داشت.

2- موقع خم شدن مثلا در رکوع، در ناحیه صورت درد خواهیم داشت.

3- تب و سردرد گاهی با سینوزیت همراه ‌اند.

4- ترشح پشت حلق

5- رادیوگرافی

وقتی خود دندان درد می‌کند، باید بدانیم مغز دندان به نحوی دچار آسیب شده است و وقتی رگ ها و اعصاب دورن مغز دندان، دچار آزردگی شوند، درد شروع می‌شود.

از دیگر دلایل مهم درد دندان، سکته قلبی است. گاهی درد ناشی از سکته قلبی، خودش را به صورت درد دندان فک پایین سمت چپ نشان می‌دهد. پس به این نکته هم دقت کنید که درد دندان در این ناحیه بدون هیچ علت دندانی (مثل پوسیدگی) می‌تواند نشانه اولیه سکته قلبی باشد.

اگر دیدیم فرد مسنی که دندان ندارد، به صورت ناگهانی دچار درد فک پایین سمت چپ شد، باید فورا او به اورژانس برسانیم.

درد گوش نیز می‌تواند به علت مشکلات دندانی باشد، به‌خصوص دندان عقل که گاهی درست در محل خودش قرار نمی‌گیرد و برای همین مستعد تجمع مواد غذایی و ایجاد التهاب شده و درد آغاز می‌گردد، که می‌تواند به علت نزدیکی و یا افتادن ریشه‌های عصبی روی هم، درد خود را در گوش نشان دهد.

پس برای بررسی درد دندان‌ها همه این موارد را باید در نظر داشت و با مراجعه به متخصص بیماری‌های دهان آنها را به راحتی تفکیک کرد.

حتی درد‌های روان تنی می‌توانند خود را به صورت درد دندانی نشان دهند، استرس و اضطراب های روزمره زندگی یکی از دلایل این مشکلات روانی است.

وقتی بیمار هیچ مشکل پوسیدگی خاصی در دندانش نمی‌یابد، ولی درد وجود دارد، باید گوشه چشمی به مشکلات زندگی خود هم بیندازد. شاید این مشکلات دلیل ایجاد این درد باشند. 

بزرگترین اشتباهات ورزشی که بدن را پیر می کند

ورزش کردن به تنهایی قادر است بدن را سالم نگه دارد و از بیمار شدن شما جلوگیری کند اما زمانی این موارد دست یافتنی است که ورزش را به درستی انجام دهید. اگر در هنگام ورزش کردن موارد متفاوت را رعایت نکنید حتما بیمار شده و حتی به خود آسیب های جبران ناپذیر وارد کرده اید. در ادامه مهمترین اشتباهات را بررسی می کنیم که اگر هنگام ورزش آن ها را انجام دهید به روند پیری کمک به سزایی کرده اید.

** استراحت همیشه و در حین انجام هر ورزشی لازم و ضرروی است. هر قدر هم به به خودتان اطمینان دارید بهتر است زمان های ورزش کردن را به گونه ای تنظیم کنید که، مدتی برای استراحت داشته باشید. پرشکان به این نتیجه رسیده اند که تنظیم نبود زمان استراحت باعث فشار آمدن به بدن شده و سیستم های داخلی را فرسوده می کند. اگر نمی خواهید بدنی مانند یک پیرمرد 60 ساله داشته باشید بهتر است ورزش خود را با استراحت همراه کنید.

** انجام ورزش های مختلف با شدت و فشردگی بالا شاید باعث شود خیلی زود لاغر شده و کالری بسوزانید اما باید این نکته را نیز در نظر بگیرید که با ورزش های شدید تنها بدن را تحت ریسک قرار داده اید. در این شرایط بدن سریعا با زخم شدن یا کشیدگی عضلانی، خستگی را به شما نشان میدهد. همانطور که می دانید آسیب دیدگی بخشی از روند افزایش عمر است پس همیشه ورزش ها را به اندازه انجام دهید.

** اگر قصد دارید لاغر کنید رژیم غذایی درست انتخاب کرده و به باشگاه های ورزشی بروید. البته دقت داشته باشید که در باشگاه های ورزشی باید بدن خود را بسازید نه اینکه تنها به فکر لاغر کردن باشید. عده ای تنها حرکاتی انجام می دهند که برای لاغری مناسب است برای مثال دویدن روی تردمیل، طناب زدن یا انجام دراز نشست از جمله این ورزش هاست.  این کار باعث می شود بدن شما به سرعت آب شود هیچ فایده ای برای سلامتی ندارد و تنها تنظیمات غذایی و رفتاری بدن بهم خواهد ریخت. با بهم ریختگی بدن سیستم های داخلی کند کار کرده و بدن فرسوده می شود.

** محل درست برای نرمش کردن یکی دیگر از نکاتی است که هیچوقت به آن دقت نمی کنیم. به گفته متخصصین هر مکانی برای انجام نرمش مناسب نیست برای مثال ما در هر جایی شروع به دراز نشست زدن یا پرش می کنیم درحالی که شاید این حالت باعث فرسودگی و از کار افتادگی ما شود. قبل از انجام هر حرکت ورزشی یا انجام هر گونه نرمش بهتر است زمین و محل مناسب انجام آن را بدانید.

قوی‌ترین داروی سرماخوردگی و گلودرد

پزشکان به افرادی که به دلیل "سرماخوردگی" دچار مشکل سرفه مزمن شده اند اما دچار چرک گلو نیستند شکلات را به عنوان یک دارو برای رفع مشکل سرفه مزمن پیشنهاد می کنند.

گفتنی است یک عنصر مشتق شده از "کاکائو" به نام "تئوبرومین" می تواند کمک به کاهش فعالیت "عصب و رگ"، که بخشی از "مغز" است که مسئول ایجاد سرفه است منجر شود.

بررسی ها نشان می دهند این نتایج با بررسی بر روی 300 نفر که "سرفه" مدام داشته اند به مدت 14 روز بدست آمده است.

پزشکان به این افراد روزی 2 نوبت شکلات داده اند و دریافته اند که بهبودی افراد از سرفه مزمن در حدود 60 درصد بوده است.

پژوهشگران همچنین دریافته اند که مصرف شکلات می تواند باعث افزایش "قدرت بینایی" در افراد شود، زیرا شکلات جریان خون به مغز را بهبود بخشیده و با افزایش جریان خون به "شبکیه ی چشم" ، افراد دید قوی تری نسبت به گذشته بدست می آورند.