You’re
only young once
آدم
همیشه که جوان نمی ماند؛ قدر جوانی را بدان.
Your
sins will find you out
مکن
بد که بد بینی از یار نیک نروید ز تخم
بدی بار نیک
غم
و شادمانی نماند و
لیک جزای عمل ماند و نام
نیک
You
can’t make an omelette/omelet without breaking eggs
تا
خراب نشود، آباد نمی شود؛ بی مایه فطیر است.
You
can not serve God and mammon
هم
خدا خواهی و هم دنیای دون
این
محال است و جنون ای ذولفنون
You
may end him but you’ll not mend him
توبه
گرگ مرگ است.
You
can lead a horse to water, but you can’t make him drink
هیچ
کاری با زور درست نمی شود؛ زور همیشه کارساز نیست.
You
win some/a few, you lose some/a few
زندگی
برد و باخت دارد.
You
are what you eat.
غذای
انسان ماهیت انسان را می سازد.
You
have take the good with the bad
باید
خوب را با بد پذیرفت.
A
Younger idler, an old beggar
جوان
بیکار امروز، گدای پیر فرداست.
در
جوانی کار کن تا در پیری گدایی نکنی.
You
reap what you sow.
خرما
نتوان خورد از این خار که کشتیم
دیبا
نتوان بافت از این پشم که رشتیم
You
pay your money and you take your choice
هر
چقدر پول بدهی همان قدر آش می خوری.
You
can do anything, but not everything
شما
می توانید هر کاری را انجام دهید اما نمی توانید همه کارها را انجام دهید.
You
can’t put the clock back
گذشته
ها گذشته است.
Years
teach us more than books
سالها
بیشتر از کتابها به ما درس می دهند.
You
want a thing done, do it yourself
کس
نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.
You
can’t keep a good man down
خواستن
توانستن است.
You
saw nothing, you heard nothing
شتر
دیدی ندیدی.
You
took the words out of my mouth
جانا
سخن از زبان ما می گویی.
You
are scraping the bottom of the barrel.
ملاقه
ات به ته دیگ خورده است.
You
can’t win.
مقسّمت
ندهد روزی که ننهادست.
You
can educate a fool, but you can not make him think
آدم
احمق را می توان تربیت کرد اما نمی توان به تفکر واداشت.
You
can’t have your cake and eat it too
نی
شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را.
You
can’t take it with you when you die
ثروت
را به هنگام مرگ با خود به گور نتوان برد.
You
can not put out a fire with oil
آتش
را با آتش خاموش نتوان کرد.
You
can not wash a black a more white
که
زنگی به شستن نگردد سفید.
You
can not catch old birds with chaff.
عنقا
را به دام نتوان گرفت.
You
must lie on the bed you have made
خود
کرده را تدبیر نیست.
You
are a back seat driver
کنار
گود نشستی و می گویی لنگش کن.
You
may know by a handful the whole sack
مشت
نمونه خروار است.
You
can not burn the candle at both ends
نی
شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را.
You
can’t dance at two weddings.
با
یک دست نمی توان دو هندوانه بر داشت.
You
can’t mend a broken egg
آب
رفته به جوی بر نگردد.
You
can not sell the cow and drink the milk
نی
شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را.
You
buy land, you buy stones, you buy meat, you buy bones
گنج
بی مار و گل بی خار نیست.
You
can not get blood out of stone.
از
آب کره نتوان گرفت.
Your
love will be in my heart at all times.
اگر
مرگم به نامردی نگیرد مرا مهر تو در دل
جاودانی ست
و
گر عمرم به ناکامی سر آید تو را دارم که مرگم زندگانی ست
Your
wish is my command
از
تو به یک اشارت از ما به سر دویدن.
جسم
و جان و هر چه هستم آن توست حکم و فرمان
جملگی فرمان توست
You
must grin and bear it
باید
بسوزی و بسازی.
You
can’t see the wood for the trees.
آنقدر
سمن است که یاسمن پیدا نیست.
You
can’t make bricks without straw
با
دست خالی نمی توان کاری انجام داد.
You
can not get a quart into a pin pot
نمی
توان بحر را در کوزه ریخت.
You
are responsible for you
هر
کس ضامن دوزخ و بهشت خویش است.
You
can’t please everyone.
همه
را نمی توان از خود راضی نگه داشت.
You
cannot unscrambles eggs.
کاری
است گذشته، سبویی است شکسته.
You
cannot teach an old dog new tricks
پیر
را تعلیم دادن مشکل است.
You
cannot make a silk purse out of a sow’s ear
از
تخم مرغ پشم نتوان چید.
You
should never judge a book by its cover.
از
روی ظاهر نباید قضاوت کرد.
ما
برون را ننگریم و قال را
ما درون را بنگریم و
حال را
You
have to crawl before you can walk.
قبل
از راه رفتن باید خزیدن رایاد گرفت.
You
can catch more flies with honey than you can with vinegar
هر
کاری راهی دارد.
W,
w
When
it rains, it pours
چو
بد آید هر چه آید بد شود.
بدبختی
نمی آید وقتی هم می آید پشت سر هم می آید.
Whatever
happens is for the best
هر
چه پیش آید خوش آید.
Whoever
knocks on a door and persists will be allowed
in
گفت
پیغمبر که چون کوبی دری
عاقبت
زان در برون آید سری
Where
there is muck, there’s luck/brass
آدم
پولدار شانس هم دارد.
When
the cat’s away the mice will play
ماه
درخشنده چون پنهان شود شب پرّه بازیگر میدان شود
What
is done can’t be undone.
آب
رفته به جوی برنگردد، گذشته ها گذشته است.
When
in Rome do as the Romans do
خواهی
نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.
Where
there is a will, there is a way
خواستن،
توانستن است.
the
Way to a man’s heart is through his stomach
برای
بدست آوردن دل مردان باید از طریق شکمشان وارد شد.
Without
music, life is a journey through a desert
بدون
موسیقی، زندگی به منزله سفر کردن از بیابان است.
What
we acquire without sweat we give away without regret
هر
آنچه آسان یافتی، آسان دهی از دست.
Well
begun is half done
شروع
خوب نصف کار است.
Winners
never cheat and cheaters never win
آدمهای
برنده هرگز کلک نمی زنند و آدمهای متقلب هرگز برنده نمی شوند.
When
money speaks, the truth remains silent
وقتی
پول حرف می زند حقیقت سکوت اختیار می کند.
When
a thing is done, advice comes too late
بعد
از وقوع واقعه، پند و تدبیر دیگر بکار نیاید.
Waste
not, want not
اسراف
نکن تا محتاج نشوی.
a
Watched pot never boils
زمان
انتظار دیر می گذرد.
Will
is the key of the victories
رمز
پیروزی اراده است.
the
Wish is father to the thought
شتر
در خواب بیند پنبه داند؛ فکر باطل ز تمنا خیزد.
a
Wise man avoids edged tools
آدم
دانا به نشتر نزند مشت.
a
Word to the wise is enough/sufficient
در
خانه اگر کس است یک حرف بس است.
ازین
به نصیحت نگوید کست اگر عاقلی یک اشارت بس است
Word
cut more than sword
زبان
برنده تر از شمشیر است.
the
Worm will turn
چو
دست از همه حیلتی در گسست حلال است شمشیر
بردن به دست
وقت
ضرورت چو نباشد گریز دست بگیرد سر
شمشیر تیز
What
is bred in the bone, will never come out of the flesh
اصل
بد نیکو نگردد هر که بنیادش بد است.
Wall
have ears
مکن
پیش دیوار غیبت بسی بود، کز پسش گوش دارد کسی
Who
chatter to you, will chatter of you
هر
که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد
بی
گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد
Who
has skirts of straw needs fear to fire
کسی
که دامن حصیری دارد باید از آتش فاصله بگیرد.
کسی
که بار شیشه دارد نباید به دیوانه سنگ بیاندازد.
When
love is not madness, it is not love
عشق
که به حد دیوانگی نرسید، عشق نیست.
عاشق
آن باشد که چون آتش
بود گرم رو سوزنده و
سرکش بود
What
the eye sees not, the heart ruse not
اگر
دیده نبیند، دل نخواهد.
When
good cheer is lacking, our friends will be packing
یار
نیک را در روز بد شناسند.
While
the grass grow, the cow starves
بزک
نمیر بهار میاد، خربزه با خیار میاد.
Who
longest wait of all surely wins
صبر
آرد آرزو را نی شتاب؛ صبر مایه پیروزی است.
We
are on a different wavelength
آبمان
به یک جوی نمی رود.
We
live for a good time not for a long time
کیفیت
زندگی مهم تر از کمیت زندگی است.
Who
knows much, will suffer much
هر
که بیشتر می فهمد بیشتر رنج می برد.
What
the heart feels the tongue speaks